مطالب %DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%BE%D8%B4%D9%86%D8%AF%DB%8C
خاطره از روزی که دانیال میخواست منو بکشه ولی کارآگاه پشندی و ساعد نجاتم دادن
|115 مشاهده|0 دیدگاه
جناب رئیس به کارآگاه پشندی میگه باید به طور اختصاصی برای من کار کنی بعد بهش لیست خرید میده کارآگاه پشندی و ساعد میرن دم در میگن خانوم اوامرتون اجرا شد ولی ساعد پنیر خامه ای نخریده بعد زن جناب رئیس میگه پدر اونی ک فرستاده شما رو خرید درمیارم!
|70 مشاهده|0 دیدگاه
وقتی بابای کارآگاه پشندی خوابیده روح سرگردان در خونه پیردوست رو میزنه میگه میخوام برم دستشویی پیردوست بعدش میاد پایین ساعد میگه نترسید کارآگاه از پسش برمیاد بعد پیردوست میگه کاراگاه دستم به دامنت
|53 مشاهده|0 دیدگاه
پشت صحنه نقطه چین خندیدن کارآگاه پشندی و جناب رئیس بخاطر اون کاربر ک عکس ماهی داره
|1 مشاهده|7 دیدگاه
ی دزد با جورابش بیهوشم کرد همه وسیله ها رو ببره ولی زنگ زدم کارآگاه پشندی بعدش انداختش تو فریزر تا اینکه
|194 مشاهده|0 دیدگاه
سال 20۰۳ وقتی جام جهانی برگزار میشد با نامردی به کریستین رونالدو شیر و کیک تاریخ گذشته دادن تا مصدوم بشه اما خوشبختانه کارآگاه پشندی برای خنثی کردن طوتئه فیفا سر بزنگاه رسید
|1486 مشاهده|4 دیدگاه
|249 مشاهده|5 دیدگاه
برای اینکه دوباره زهرا رو ببینم و وباهاش آشتی کنم حاضرم حتی دیگه کارآگاه پشندی نگاه نکنم
|381 مشاهده|10 دیدگاه
|541 مشاهده|2 دیدگاه
|836 مشاهده|8 دیدگاه
