سنجرخان؛ کردی که کرامتی وصف ناپذیر در نزد ایران دارد

سنجر خان در دهستان نران در اطراف شهر سنندج چشم به جهان گشوده است. پس از مرگ پدرش به دلیل دشمنی با برادرانش با او سنجر خان با یکی دیگر از برادرانش از طرف مادرش ناگزیر مجبور به ترک از روستا شد، و بعد از خرید زمین در میانگروان و تاسیس دهی در همان مکان سرگرم به شغل کشاورزی و دامداری در زندگی خودش می شود.
سنجرخان با در آزادگی گذاشتن خانه و زمین به دهقانان تعدادی از مردم همان ناحیه را به دور خودش جمع می کند، و در همان موقع با کار های کشاورزی و دامداری روستایی و افراد ده خود را به کار آموزش فنون جنگی مجبور می کند. در این هنگام روس ها ناحیه های مختلف ایران از عبارت کردستان را تصرف کرده اند و مردم را مورد اذیت قرار می دادند، تا جایی که مردم از جنگ جویان میهن پرست خواهان کمک و حمایت شدند. سنجر خان با خبر دار شدن از عمق آشفتگی و فشار های بسیار تصرف گران با فرستادن نامه هایی به فرمانروای سنندج و اجازه از آنها خواهان اجازه نبرد و همچنین در آزادی گذاشتن توان جنگی برای انجام چنین حادثه می کند که یقینا با مخالفت فرمانروا سنندج مقابل می شود، و در آخر پافشاری و خواسته های بسیار سنجر خان فرمانروای سنندج را قبول می کند، که به دلیل جلوگیری از مخالفت و آشوب ارتشی سازمان یافته از نیرو انگلیسی ها می انجامد و با شکست انگلیسی ها راه نبرد با روس ها برای این مرد دلاور پیوسته تر می شود. از روستاهای حوالی کامیاران نبرد آغاز می شود، و روس ها را تا شهر سنندج به عقب برد و با شکست دادن آنان آنها را ناگزیر به ترک روستاها و شهر ها می نماید. در شهر سنندج و در نبرد صلوات آباد پس از شکست وارد کردن به روس ها و به دنبال رفتن آنان دچار گلوله ای از دشمن می شود، و زخمی کاری و خطرناک بر می دارد. با بهبود یافتن سنجر خان از آن زخم خطرناک پس از یک ماه با صدایی از مرد مقدس در جهان خواب خان را دوباره به نبرد و مبارزه بر علیه تصرف گران پافشاری می کند. سنجر خان پس از اخراج کردن روس ها از کشور به روستای خود بازگشت و چند سالی را با دشمنان داخلی خود به سر برد. برادرانش به ویژه خلیل خان با وجود خشم قدیمی و همچنین فرمانروای سنندج شریف الدوله با مشاجره ای که از سنجر خان داشت به خاطر مشکلات و به خاطر ناراحتی های ایشان بودند. با به طمع انداختن و تشویق شریف الدوله نا برادری سنجر خان دست به تبانی علیه او زدند. سنجر خان ۱ مهر ۱۲۹۹ به خانه خلیل خان رفت، و یکی از برادران خان یدالله خان به خانه دعوت شده بود موقعی که سنجر خان در حال وضو بود از پشت سر مورد هدف گلوله قرار گرفت و درگذشت.