جایگاه زن در ادیان ابراهیمی ؛ نگاه قرآن کریم ، تورات و انجیل

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت شما خوانندگان عزیز و ارجمند
نکته:این مطلب دیدگاه شخصی نیست
بلکه صرفاً بیان مطالبی است که در منابع
مختلف بیان شده است ، بنده مسئولیتی
در قبال درستی یا نادرستی مطالب ، جهت گیری
شما نسبت به یک دین خاص و ....
ندارم
.
.
دیدگاه یهودیت از دیدگاه تورات ، در باغ عدن، حوا بود که آدم را به خوردن میوه ممنوعه اغوا کرد. زن در بین عشایر بنیاسرائیل، خرید و فروش میشدهاست؛ در تورات، پدر در برابر دریافت حق پدری، که بهای دختر باکره نامیده میشد، دختر خود را به شوهر میفروخت و هنگامی که این معامله انجام میگرفت و دختر نامزد میشد، مورد تملک مرد قرار میگرفت. مرد اجازه داشت هر اندازه که داراییاش به او اجازه میدهد، زن اختیار کند یا از بازار، کنیز و همخوابه خریداری کنند. بیرون کردن زن که در حکم طلاق بود، برای مرد بسیار ساده انجام میگرفت؛ جدایی زن از مرد تنها در صورتی امکان داشت که مرد به آن رضایت دهد. در کتاب تورات، مردی که زن خود را مورد گمان قرار میدهد، میبایست به کاهن پول پرداخته و کاهن با تشریفات خاصی زن را مورد لعنت و نفرین قرار دهد و آب مخصوص تکفیر را به او بخوراند تا اگر مرتکب گناهی شده که کسی شاهد آن نبودهاست، آب لعنت وارد احشای او شده، ران او ساقط و شکمش منتفخ شد. در میثاق یهوه آمدهاست، اگر مردی به دختری تجاوز کند، باید بهای دختر را تماماً به پدر او بپردازد. این بها پنجاه شکل نقره تعیین شدهاست. در تورات، زنی که از طرف مردی رها شدهاست با زن فاحشه همپایه است و دینداران یهودی از ازدواج با چنین زنانی برحذر داشته شدهاند. زنان یهودی، حق مطالعه و فراگیری تورات را ندارند. شهادت و گواهی آنها ارزشی ندارد و از آن بالاتر، زنان از حق مالکیت نیز محرومند. تصوير حوّا، در روايات يهودي به عنوان يك وسوسهگر، منتج به ديدي بينهايت منفي، نسبت به زنان شده است. در بخشی از ادبيات عبری كه در انجیل کاتولیک سومين قسمت از عهد عتقيق از مجموعهي کتب مقدس است و ۱۱۸۷.در عهد عتيق، (انجيل كاتوليك) در بين سرود سليمان و مرائی واقع شده است و مترجمين مسيحی انگليسي آن را بين مزامير و مواعظ سليمان قرار دادهاند. ربيهاي یهود ۹ لعنت را كه خداوند همراه با مرگ به زنان، به خاطر هبوط و سقوطشان، تحميل کرده است چنين برميشمارند؛ آنچه در کتب مقدس دیده می شود این است که بعضی عبادت ها فقط مختص مردان است. ولی دعای کودکان و زنان و خدمه یکسان بیان شده است. زنان از مطالعه تورات معافند.(تلمود) قلب یهود، تورات است و تورات یعنی قانون، اما بر طبق تلمود ربی های یهود به شدت تابع این عقیده اند که بهتر است کلمات تورات به آتش بسوزد تا اینکه زنان از آن بهره مند شوند. و هرکس دخترش را تعلیم دهد مانند این است که او را وقاحت، تعلیم نموده است. زنان حق عبور در معبد - فراتر از مرز دهلیز- را نداشتند. حق شرکت در مراسم قربانی را نداشتند و مجاز به دیدن این مراسم هم نبودند. زن در فرهنگ یهود موجود پست تر از مرد به شمار می آمد. مطالعه کتاب مقدس و متون یهودی این زمان نشان از این حقیقت دارد.(داود، 21،13 / 22) در کتابهای تحریف شده یهود زن نقص ذاتی دارد و هیچگاه عامل نیکبختی نبوده است، بلکه همانند مرگ برای آدمی، تلخ و ناگوار است. اساساً در آیین یهود برای زن شخصیت و منزلتی قائل نبودند چرا که در کتابهای مقدس، برخی قوانین ظالمانه بشری جایگزین قوانین الهی شده است وگرنه مشخص است که مقصد انبیای عظـام، عدالت گستری و از بیـن بردن هـر نـوع ظلـم و ستم از جامعه است و آن بزرگواران هرگز خواهان ظلم به زنان نبوده اند. به گفته یکی از ربی ها: "جایی که پای قانون در میان بود: "یکصد نفر زن فقط با یک نفر شاهد مرد برابر بودند". حقوق مالکیت زنان یهودی در دوره ی تلمودی به همان اندازه محدود بود که حقوق زنان انگلیسی در قرن هجدهم! عواید و درآمد هر گونه دارایی شان به شوهرانشان تعلق داشت! (دورانت، 1371 ، ج 4 : 426 ) مارتين لوتر هيچ سودي جز بچهدار شدن و به دنيا آوردن كودكان تا سر حد امكان، بدون توجه به جوانب آن، براي زنان قائل نيست؛«اگر آنها از پا در آمدند و يا حتي مُردند، مسئلهاي نيست، بگذاريد آنان در زايمان بميرند، زيرا اين دليل بودن آنها در اينجاست.» |
دیدگاه مسیحیت شاگردان حضرت عیسی مسیح (علیه السلام) نسبت به زنان نظر مساعدی نداشتند، و نسخه های گوناگون انجیل و رساله های به جای مانده از شخصیت های برجسته و نامدار مسیحی و کشیش ها و فرقه های مختلف و کاتولیک ها هر یک به سهم خود در مورد هویت و مقام زن، دیدگاههای متفاوتی اظهار کرده اند. و در آنها از خلقت تبعی حوا و فریب و گناه او سخن به میان می آورند. خدا اول آدم را آفرید و بعد حوّا را، آدم فریب نخورد، بلکه زن فریب شیطان را خورد و در گناه گرفتار شد. به این دلیل خداوند درد زایمان را برای حوا به وجود آورد و به شرط اینکه ایمان و محبت و تقوای او ثابت بماند رستگار خواهد شد. در این رساله، آدم نخستین را از هر گناهی مبرا نموده و همه گناهان را به گردن حوا به عنوان یک زن انداخته است. میسحیان معتقد هستند گناه حوا نقش اساسی در ایمان مسیحیان دارد، به اعتقاد ایشان نافرمانی و سرپیچی حوا از دستور خداوند باعث مأموریت حضرت عیسی(علیه السلام) بر روی زمین شد. او گناه کرد و سپس آدم را گمراه نمود که درخواستش را اجابت کند. بنابراین خداوند هر دوی آنان را از آسمان به زمینی که به خاطر آن دو لعنت شده بود ، فرستاد. آن دو گناهان شان را که از سوی خداوند بخشیده نشده بود به همه نسل هایشان واگذار نمودند و بنابراین تمام انسانها زاییده می شوند و برای پاک کردن انسان از گناه نخستین، خداوند مجبور بود که عیسی مسیح (علیه السلام) را که به منزله پسر خدا بود به صلیب قربانی نماید. دیدگاه مسیحی، زنان را به لحاظ اجتـماعـی و هـستی شناخـتی و قانـونی نسبـت به مـردان تابـع و فرودست معرفی می نماید. این اندیشه اساساً نظام اجتماعی مرد سالار را با نظام طبیعی یا نظام الهی آفرینش یکی می داند و معتقدند هر گونه تلاشی جهت واژگونی این نظام خواه با اعطای استقلال زنان یا دادن حقوق مادی به آنان طغیان علیه خدا محسوب می شود. "و باید که زن به آرامی و با کمال اطاعت گیرد و زن را به تعلیم دادن اجازت نمی دهیم تا آن که زیر دست مرد باشد، بلکه سکوت اختیار کند، آدم خلق شد و حوّا، آدم فریفته نشد، بلکه زن فریفته شد و از حد تجاوز نمود." (نامه ی اول پولس به تیمو تسیوس، باب دوم، آیات 11 تا 14) هیچ زنی حق نداشت پرستار، بازیگر، یا چیزی نظیر آن بشود، چون مشاغل بیرونی را برای آن مناسب نمی دیدند.(جان موریس، 1386: 224) نامه پطرس 7:3 ) در کلیسا وظیفه حراست از زن را به شوهرش محول و زن را موظف به اطاعت از شوهر می کرد (چرا که ) این مرد بود که شبیه خداوند آفریده شده بود نه زن، پس زنان باید تابع شوهرانشان باشند. نکته دیگر که در مسیحیت و برخی از متون تاریخی اشاره شده این است که: آفرینش زن صرفاً به جهت خدمت مرد بود. پااولوس در نامه اش به قرنتیان 9:11 می نویسد: نخستین مرد که آدم بود برای حوا آفریده نشد بلکه حوا برای آدم آفریده شد. بنابراین زن در محیط خانواده مطیع شوهر بوده و اطاعت از شوهر همانند اطاعت از مسیح بر زن واجب است. در مسیحیت تولد دختر برای پدرش دردناک می باشد و آبرو ریزی محسوب شده است "دختر تو نافرمان است؟ به شدت مراقب او باش که باعث نشود تو سبب خنده دشمنانت واقع شوی و سر زبانها بیفتی و در معرض شایعات مردم قرار گیری و آبروی خود را در میان مردم بریزی." (انجیل کاتولیک، فصل 26، آیات 10 و 11) انجیل کاتولیک می گوید: "زایش دختر یک خسارت است." (انجیل کاتولیک، فصل 3، آیه 22) یکی از احکام که در عهد عتیق ذکر شده احکام فروختن دختر به عنوان کنیز است و برای آن قوانینی وضع نموده اند و مسیحیان این احکام را از جانب خداوند می دانند.(سفر خروج، 7:21) کلیسا او را به منزله کنیز و بنده قرار داده و کشیش ها همواره مردم را به اجتناب نمودن و در امان بودن از شر او توصیه می کردند. یک ضرب المثل مشهور در میان مسیحیان این است که"خدایا مرا به هر طاعونی گرفتار کن جز طاعون قلب و به هر شرارتی دچار ساز جز شرارت زن" (مصطفوی، 1388: 378 ) شر بودن زن در نگاه مسیحیان از این ضرب المثل نیز به خوبی هویدا است. در میان برخی از مسیحیان نه تنها سخن از برابر بودن زن و مرد نیست بلکه در ماهیت و انسان بودنش نیز شک می کنند چنانکه "مذهب کاتولیک معتقد بود که روح مرد با زن فرق دارد و تنها مریم(علیه السلام) در میان زنان دارای روح معادل با مردان است و روح بقیه زنان حالت بین انسان و حیوان را دارد.( علویقی ،1385: 37)
|
دیدگاه اسلام در قرآن و حدیث به مطالبی بر می خوریم که زن را هم صحبت فرشتگان معرفی می کند و او را مورد توجه انبیاء و کوثری از ناحیه خداوند می دانند. این نشانه بالا بودن شخصیت انسانی زن است. از دیدگاه قرآن، زن انسانی است که از تمام مواهب رشد و کمال برخوردار است. خداوند انسان را خلق کرد و او را به دو جنس مذکر و مؤنث تقسیم کرد. این تقسیم موجودات به مذکر و مؤنت قانونی کلی در جهان مادی است. قرآن در آیات فراوانی تصریح نموده که در کنار هر مرد بزرگ زنی بزرگ وجود داشته است. از همسران آدم و ابراهیم و از مادران موسی و عیسی نهایت تجلیل را نموده است. اگر همسر نوح و لوط را به عنوان زنانی ناشایست ذکر می کند. از زن فرعون به عنوان زنی بزرگ که گرفتار مرد پلیدی بوده است یاد می کند. با این کار قرآن خواسته در انسانهای خود توازن را حفظ کند و قهرمانان ماجراهای تاریخ را منحصر به مردان نکند." (مطهری،1374 :149) ذکر نام، فضیلت و حتی ذّم زنان در قرآن بیانگر اهمیت زنان در تاریخ انبیاء می باشد. روشن ترین نشانه کمال زن هم آن است که قرآن کریم مریم و آسیه را نه تنها نمونه نیک برای زنان که نمونه ای برای مرد و زن مؤمن قرار داده است. قرآن در باره حضرت مریم می فرماید : " ...کلّما دخل علیها زکریا المحراب وجد عندها رزقا قال یا مریم انّی لک هذا قالت هو من عندالله انّ الله یرزق من یشاء بغیر حساب" (سوره آل عمران / آیه 37 ) ...هر وقت زکریا به محراب عبادت مریم می آمد رزق شگفت آوری می یافت، می گفت ای مریم این روزی از کجا برای تو می رسد پاسخ می داد این از جانب خداست که همانا خدا بی سبب به هر کس بخواهد روزی می دهد. " در اسلام جایگاه زن آنچنان رفیع و بلند است که از او تحت عنوان آیت الهی و نشانه خداوند یاد می شود." و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها..." (سوره روم / آیه21)"و از آیات الهی این است که، برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید که با او آرامش یافته و با هم انس بگیرید .""اسلام به روشنی بیان می کند که زمین و آسمان،گیاهان و حیوانات را برای انسان آفریده است ولی هرگز نمی گوید زن برای مرد آفریده شده است. " (مطهری ، 1374: 151) اسلام اولین مکتبی است که جایگاه زن را در اجتماع قانونی اعلام کرد و زن را به عنوان عضو مؤثر جامعه پذیرفت و در ساختن جامعه و در امور اجتماعی و مسأله مهم بیعت شرکت داد و حقوق قانونی برای او اعلام نمود. و اینکه مرد و زن هر دو به طور مساوی سازنده امر اجتماع و ضامن حفظ قانون و ناظر امنیت عمومی در جامعه هستند. اسلام در کسب پاداش مادی و معنوی زن را برابر با مرد معرفی نمود و اینکه در انجام وظایف و مسئولیت ها یکسان می باشند. و اینـکه زن و مـرد در فهم هـمه مـعارف عالیـه و تفـکر در خلقـت آسمانها و زمین توانا و قادر هستند و اینکه جنس موؤنث هم مستعد کسب همه معارف می باشد. پیامبر اکرم -صلی الله علیه و آله و سلم- در بیان و عمل، موقعیت زن رادر جامعه اسلامی تبیین می کنند و می فرمایند:زنان همتای مردان هستندپیامبراسلام- صلی الله علیه و آله و سلم- یکی از ملاک های برتری در شخصیت انسان را چگونگی رفتار او با زنان می دانند." خیارکم خیارکم لنسائه" (ابن ماجه،1395 ، ج2 :363) " بهترین شما آن است که با زنان بهترین باشد." در حدیث است که هرگاه پیامبر اسلام به خانه فاطمه - سلام الله علیها – می آمد دست او را می بوسید که این عمل از احترام خیلی زیاد نسبت به زنان و دختران حکایت دارد. همچنین می فرمودند: "اگر پدران برای خانواده خود چیزی بخرند اول باید به دختران بدهند زیرا خاطر آنها لطیف تر و زود رنج تر است." اسلام شخصیت مستقل زن را تضمین کرده است. شوهر اجازه ندارد که سهمی در مایملک همسرش داشته باشد، مگر آنهایی را که همسر با رضایت کامل و آزادانه به او تقدیم کرده است. (سابق، 1996: 218ـ 229) پیامبر- صلی الله علیه و آله و سلم- می فرمایند: "دختران خود را ناپسند مدانید، به درستی که دختران، مونس انسان و گران بهایند."( متقی، 1401 ،حدیث 74 453) رسول خدا -صلی الله علیه و آله و سلم- فرمود :"سووا بین اولادکم فی العطیه فلو کنت مؤثرا احدا لآثرات النساء علی الرجال " (البخاری،بی تا ،ج3 :157 ) "در بخشش میان فرزندان به مساوات رفتار کنید. اگر می خواستم یکی را بر دیگری ترجیح دهم، زنان را بر مردان ترجیح می دادم." در قرآن ارزش خلقت زن مانند مرد بیان شده است و زن به تبع مرد آفریده نشده است و هیچ کدام بر دیگری برتری ندارد مگر به تقوا. ای مردم پروای پروردگاری را داشته باشید که شما را از یک تن بیافرید و از همان، همسر او را پدید آورد و مردمان بسیار و زنان بی شمار از این دو خلق نمود، و پروای آن خدایی را داشته باشید که به نام او از یکدیگر سؤال می کنید و پروای بستگان خویش را، هر آیینه خدا نگاهبان شما است.(نساء ، آیه 1) مرد و زن هر دو می توانند خدا پرست باشند که اصل در همه ارزشها است و هر دو می توانند تقوی پیشه کنند و راستگو و درست کردار باشند و هر دو می توانند شخصیت والا و ارزشهای متعالی را کسب کنند. و هیچ تفاوتی نه از نظر فطرت وجودی و نه از نظر خلقت در بین آنها وجود ندارد. در خصوص آفرینش و خلقت زن و مرد: ابن بابویه قمی نقل کرده است:" زرارة بن اعین از حضرت امام صادق(علیه السلام) سؤال کرد، نزد ما مردمی هستند که می گویند خداوند حوا را از بخش نهایی ضلع چپ آدم آفرید، امام فرمود خداوند از چنین نسبت هم منزه است و هم برتر از آن است. آیا کسی می گوید که خداوند توان آن را نداشت که همسر آدم را از غیر دنده او خلق کند تا بهانه به دست شناعت کنندگان دهد که بگوید بعضی از اجزاء آدم با بعض دیگر نکاح نمود. سپس فرمود خداوند بعد از آفرینش آدم، حواء را به طور نو ظهور پدید آورد." (صدوق، 1394 ج 3 ،ص 379) قرآن: اي آدم، تو با جفت خود در بهشت منزل گزينيد و از هر چه بخواهيد تناول كنيد، ليكن نزديك اين درخت نرويد كه بدعمل شده، بر خويش ستم خواهيد كرد. آنگاه شيطان هر دو را به وسوسه انداخت و فريب داد تا زشتيهاي پوشيدهي آنان پديدار شود و به دروغ گفت: خدا شما را از اين درخت نهي نكرد جز براي آن كه مباد دو پادشاه شويد يا عمر جاويدان يابيد. و براي آن دو سوگند ياد كرد كه من خيرخواه شما هستم و شما را به خير و صلاح دلالت ميكنم. پس راهنمايي به فريب و دروغ كرد تا چون از آن درخت تناول كردند، زشتيهايشان آشكار گرديد و بر آن شدند كه از برگ درختان بهشت خود را بپوشانند. خداوند ندا كرد؛ آيا من شما را از اين درخت منع نكردم و نگفتم كه شيطان سخت دشمن شماست؟ گفتند: خدايا ما بر خويش ستم كرديم و اگر تو ما را نبخشي و به ما رأفت و محبت نفرمايي سخت از زيانكاران شدهايم. زوج و زوجه هر دو از يكديگر ارث ميبرند، علاوه بر اين، در اسلام، زن متأهل استقلال شخصيتي و قانونياش را و نام و نامخانوادگياش را حفظ ميكند. در خصوص طلاق، اسلام براي هر دو حق در نظر ميگيرد. اسلام حق طلاق را به شوهر ميدهد و به زن نيز حق فسخ ازدواج را به طريقي كه به آن خلع ميگويند ميدهد. - «و اگر خواستيد زني را رها كرده و زني ديگر به جاي او به همسري اختيار كنيد و مال بسيار بر او مهر قرار دادهايد، البته نبايد چيزي از مهر او باز گيريد، آيا به وسيلهي تهمت زدن به زن مهر او را ميگيريد؟ و اين عمل گناهي بزرگ و زشتي آن آشكار است.»
|
پایان.