داستان زندگینامه خسرو انوشیروان

خسرو در اردستان چشم به جهان گشود مادر خسرو خواهر باوی بود بنابر به گفته پروکوپیوس مادر خسرو دختر اسپیدس بویه سپهبد بویه بود مطابق آنچه در خدای نامه آمده مادر خسرو دختر کشاورزی از خاندان های قدیمی بود، قباد پدر خسرو خصوصیات فرمانروایی در خسرو می دید او برای اینکه فرمانروایی خسرو را استوار کند به امپراطور روم پیشنهاد مصالحه داد و از ژوستینین خواست تا خسرو را به فرزندی خود قبول کند.
خسرو انوشیروان این کار ژوستینین را مجبور کرد تا در صورت نیاز از فرزند خود دفاع و او را حمایت کند، ژوستینین نیز قبول کرد اما به عهد آنکه فرزند خواندگی را به صورت نوشتاری در نیاورند لیکن به وسیله سلاح باشد که الزامی و وظیفه ندارد قباد نتوانست این شروط را بپذیرد و در آخر مصالحه ای میان ایران و روم انجام نگرفت. پادشاهی خسرو با قیام های داخلی به خصوص از جهت مزدکیان شروع شد ولی او موفق شد آن ها را سرکوب و آسایش را به کشور و عودت دادن. رابطه ایران و روم در دوران خسرو بی ثبات بود، و این دو سرزمین گاهی در نبرد و گاهی در مصالحه به سر می بردند، در آغاز مصالحه ای میان آن ها صورت گرفت که در این عهد روم مجبور به پرداخت جریمه شد. ولی پس از زمانی خسرو جنگ را از اول گرفت، در این جنگ ها گاهی ایران پیروز نبرد بود و ضمن این جنگ ها پیمان نامه ها و تعهد هایی هم به امضا می رسید. خسرو بعد از اینکه که انطاکیه را اشغال کرد مردم آن شهر را به شهر جدیدی با نام اندیو خسرو و مردم را به آنجا نقل مکان کرد. خسرو در ارمنستان نیز با رومیان درگیر شد و در آخر نبرد مصالحه ۵۰ساله ای میان ایران و روم بسته شد روم نیز مجبور به پرداخت جریمه شد. در جنگ آخری که بین ایران و روم شکل گرفت با وجود پیری خسرو او فرماندهی ارتش را به دست گرفت و در آخر ایرانیان انطاکیه را به اشغال خود در آوردند، بعد از این شکست بود که ژوستینین یکم از فرماندهی برکنار شد و به جای او تیبریوس دوباره به همان مقام بازگشت. ژوستینین با شاه ایران مصالحه کرد اما قبل از مصالحه خسرو در سال ۵۷۹ م از دنیا رفت.