اینتراستلار؛ فیلمی که تا ابد ماندگار خواهد بود + دانلود فیلم

اینتراستلار فیلمی از کریستوفر نولان و ساخته شده در سال 2014،شاید مهم ترین فیلمی بود که میتوانستیم در رابطه با سفر میان ستاره ای و فضا ببینیم.احساسی که در این فیلم وجود دارد، به معنای واقعی کلمه عشق را بیان میکند.حتی در جدی ترین لحظات،بازی فوق العاده بازیگران به خصوص مک کانهی به چشم میخورد که احساساتی به نمایش میگذارند که در کمتر فیلمی میبینیم.همین نکات ظریف و خصوصا موسیقی متن اینتر استلار،از آن یک فیلم کامل و به سبک استنلی کوبریک می سازد.
دانلود فیلم: دانلود از دایرکتوری - دانلود بلوری - دانلود دوبله - زیرنویس فارسی |
این فیلم بر خلاف بسیاری از نظرات،فیلمی بسیار ساده و در عین حال،تاثیر گذار است. هیچ نکته ای وجود ندارد که نتوانید درک کنید ولی با یکبار دیدن نمیتوانید مفهوم فیلم را متوجه شوید.منظورم از مفهوم داستان و فیلمنامه فیلم نیست؛منظورم کلمه ای است که در کل فیلم به آن اشاره شده.یعنی:
رابطه ی پدر و دختری کوپر و مورف بسیار عمیق است.مورف وقتی از پدرش ناراحت میشود،که به او اهمیت نمیدهد.اما کوپر همیشه به فکر مورف است و حس پدرانه اش همیشه فعال است.شاید تضاد بزرگی با بیشتر پدران دنیا(نه تمام پدران دنیا)با کوپر وجود داشته باشد؛آن هم این است که کوپر احساسات و علاقه خود را کاملا به دخترش نشان میدهد.
کوپر نه تنها با مورف بلکه با دکتر برند هم به همین شکل است.هرچند صداقت خود را با دختر برند 90 درصد تایین کرد که همین نشان دهنده این است کوپر فقط با دخترش کاملا رو راست است(و احتمالا همسرش).
فاجعه ای که در این فیلم اتفاق می افتد(نابود زمین های کشاورزی و درختان و گیاهان به دلیل خاک و هوای بسیارنامناسب)اتفاقی بسیار محتمل است.با توجه با وضعیت زندگی انسان ها و پیشرفت تکنولوژی،شاید در آینده،داستان بشریت مثل داستان اینتراستلار شود.اما با یک تفاوت.
آن تفاوت نکته ای جالب است که شاید کمتر کسی به آن پرداخته باشد.در فیلم اینتراستلار ما نشانی از تکنولوژی و گوشی های موبایل نمیبینیم.یعنی نولان با این فیلم به بیننده ها آگاهی داده که طبیعت ممکن است آن قدر خشن شود که نسل بشریت را منقرض کند.
در این فیلم هیچ زمانی وجود ندارد و نولان فیلم را در سال خاصی مثلا سال 2030 قرار نداده است ولی آنقدر ما غرق داستان بودیم که اصلا به همچین چیزی فکر نکردیم.
تنها یک نشانی زمانی وجود دارد.
آن هم این است که کوپر بخاطر تخته شدن در ناسا
کشاورزی میکند.که بعد تر در فیلم متوجه میشویم که ناسا هنوز هم کار میکند اما به صورت مخفیانه.
نکته دیگر این است که مدیر مدرسه مورف،به این اعتقاد دارد که اصلا بشر روی ماه پای نگذاشته و همه اینها تبلیغاتی پوچ و بی معنی است.
این یعنی شاید نسل های بعد ما حتی به اعتقادات کاملا واضح و درست ما اعتقاد نداشته و آن را رد کنند.در مدارس مخالف آن را درس داده یا حتی کاملا فراموشش کنند.
بیاید درباره ی تام هم صحبت کنیم.پسری بازیگوش که همیشه از پدرش پیروی میکند ولی به دلیل بزرگتر بودن از مورف،او با سفر پدرش به فضا کنار میاید.او هیچوقت پدرش یا مقصر نمیکند و حتی وقتی روی زمین در حال مرگ بود و بچه هایش مرده بودند،مدام به پدرش پیام میفرستاد و این در حالی بود که مورف تنها یک پیام فرستاد که داخل آن پدرش را سرزنش کرد.
این که بگوییم تام بیشتر از مورف پدرش را دوست داشت کاملا حرف بی معنی ای است و این قضیه برعکس است.
مورف منتظر پدرش بود
و هیچکس را به جز برادرش نداشت
و او همچنان منتظر ماند
چون پدرش به او قول داده بود
|
خروج از زمین برای نجات بشریت
کوپر بعد از اینکه کم کم داشت حرف مورف را قبول میکرد که روح ها وجود دارند.متوجه کد هایی دودویی شد که با خاک فرستاده میشدند. با این کد های دودویی مکانی پیدا کردند. ناسا بعد از بیهوش شدن کوپر توسط مامور آنجا و آوردن مورف به داخل، کوپر و مورف را پیش پروفسور برند،یعنی رییس قبلی کوپر در ناسا بردند.برند توضیح داد که در ناسا تخته شده است و در حال حاضر ناسا در اینجا دور از دید و آگاهی مردم کار میکند. پس از توضیح عملیات و معرفی سه سیاره میلر،مان و ادموندز پروفسور برند از کوپر درخواست کرد که به فضا برود تا محلی برای زندگی انسان پیدا کند.چون ترک کهکشان راه شیری غیر ممکن است،آن ها باید از یک کرم چاله که حدود 40 سال پیش به وجود آمده عبور کنند. و هیچکس نمیداند چگونه همچین کرم چاله ای پدید آمده فقط میدانند کار انسان نیست. ... پس از ترک خانه توسط کوپ او به همراه امیلی(دختر پروفسور برند)،دویل و رُمیلی به همراه دو ربات به نام های تارس و کیس وارد سفینه فضایی شده و بعد از ترک زمین در راه زحل قرار میگیرند وارد کرم چاله میشوند ... سیاره میلر اولین مقصد آن هاست ولی از آن چه فکر می کردند به گارگنچوا نزدیک تر است و باید زمانشان را مدیریت کنند. ... سیاره مان مقصد بعدی است ... خروج از مان کار سختی بود اما سخت تر از آن فهمیدن این بود که سوخت آنها بسیار کم است.کوپر تصمیم میگیرد با کمک گرفتن از گرانش گارگنچوا دور بزند و برگردد ... کوپر وارد سیاه چاله میشود گرانش شدیدا زیاد است ولی کوپر با ورود به دنیای چهار بعدی میفهمد که بعد چهارم زمان است او تمام لحظات اتاق مورف را میبیند و هرچه تلاش میکند نمیتواند گذشتن را تغییر دهد تارس میگوید:اونا ما رو اینجا نیاوردن تا گذشته رو تغییر بدیم کوپر سریع به سمت اتاق دخترش در حال حاضر میرود و با کد دودویی اطلاعات گرانشی مهم را از ساعت مچی ای که به مورف داده بود به او میرساند مورف متوجه این تغییر در حرکت عقربه ساعت میشود بعد های آن مکان 4 بعدی شروع به بسته شدن میکنند کوپر به دلیل کمبود اکسیژن از حال میرود.
|
بازگشت کوپر در حالی توسط چند فضانورد پیدا میشود که تنها چند دقیقه اکسیژن برای تنفس برایش باقی مانده. او به ایستگاه فضایی کوپر برده میشود جایی در نزدیکی زحل همه چیز ساخت انسان است زمین نابود شده پس از چند هفته مورف از ایستگاه فضایی دیگری به ایستگاه فضایی کوپر منتقل میشود بلاخره پدر و دختر همدیگر را میبینند. بعد از این ملاقات وقت این است کوپر پیش امیلی برود در سیاره ادموندز تا پلن B را اجرا کنند
پایان
|
ممنون از وقتی که گذاشتید و خوندید امیدوارم مطالب مفیدی براتون بوده باشه وقت زیادی گذاشتم چون دوبار کل متن پرید و دوباره نوشتم اگه مشکلی یا اشتباهی بود بگید تا درستش کنم. ? |