برای یونیون برلین و دیواری که بی موقع فروریخت!

?در کوران جنگ سرد موفقیت در میادین ورزشی برای حفظ ویترین ممالک باصطلاح چپ امری حیثیتی شمرده میشد. اهمیتی که برای آلمانشرقی بعنوان خط مقدم جبهه امپریالیسم ستیزان مضاعف تر بود آنهم در مقوله جذاب و پرمخاطبی چون فوتبال...
عرصه ای که دو گره کور گریبان آلمانشرقی را رها نمی کرد:
↩دستگاه پروپاگاندای آلمانشرقی ناکامی در فوتبال را نمی توانست با پرداخت تئوری توطئه رسانه ای و روضه حق خوری غرب استعمارگر فرافکنی کند چرا که پشت همان پرده آهنین در ادوار مختلف فوتبال لهستان و مجارستان و شوروی و حتی کره شمالی خودی نشان داده بودند ولی فوتبال آلمانشرقی جز بردن بازی رودررو با همسایه غربی و طلای المپیک دلخوشی چندانی نداشت.
↩وجود هووی همزادی بنام آلمانغربی که طبق تبلیغات ایدئولوژیک شرق بابت ماندن در چنگال استکبار غارتگر تحقیر میشد ولی سایه فوتبالش نیمه شرقی آلمان را به تاریکی مطلق فرو برده بود به وجهی که سمت غرب دیوار برلین بوندسلیگا و بایرن مونیخ وگردمولر و قیصر بکن بائر می درخشیدند ولی در سمت شرق دیوار هانزاروشتوک و یورگن کروی و مارتین هافمن در هفت آسمان دنیای فوتبال یک ستاره نداشتند!
.
?حتی گشایش پیمان هلسینکی و امتیازات فراسیاسی آن توسط شوروی بالاکشیده شد، از جمله اعطای توپ طلا به اولگ بلوخین، و باز سر فوتبال آلمانشرقی بی کلاه ماند.
در حالیکه فوتبال آلمانغربی افتخارات پیاپی را درو می کرد و آوازه اش روز به روز عالمگیرتر میشد مسئله فوتبال تا جایی استراتژیک شد که سازمان ورزش حاکمیت سوسیالیستی آلمان در ابتدای دهه هشتاد به سیم آخر زد؛
قریب یکچهارم بودجه ورزش آلمانشرقی بر فوتبال تمرکز یافت و طرح سراسری مدارس پایه، گزینش و شکار استعدادها با استخدام مدرسان و مربیان زبده فوتبال اروپای شرقی آغاز شد؛
همزمان آلمانغربی هر دوره جام جهانی با فینالیست شدن بیش از پیش آینه دق میشد و کاسه صبر حکومت اریش هونکر را لبریزتر میکرد برای به ثمر رسیدن طرح توسعه فوتبال و بالیدن نسلی از نونهالان و نوجوانان فوتبالیست که طبق یک برنامه ریزی پیش میرفتند.
ولی گویا دست اندرکاران ورزش در رژیم حاکم حساب همه چیز را کرده بودند جز فروریختن دیوار برلین و انحلال آلمانشرقی!
.
?کشور فروریخته پشت دیوار برلین با آلمان غربی نه متحد بلکه ادغام و میراث فوتبالش نیز در شناسنامه غربی حل شد؛ از جمله کارزار دهه هشتاد که طبق زمانبندی به بار نشست و محصولاتش همچون ماتیاس سامر ستون آلمان قهرمان یورو و برنده توپ طلای اروپا، برنداشنایدر، ینس یرمیس، اولف مارشال، توماس لینکه، استفان فروند، داریوش وژ، کارستن یانکر، اولف کرستن، رنه آدلر...و از همه تابناک تر میشاییل بالاک بیش از یکدهه پیکره فوتبال آلمان را جلا دادند ولی دیگر آلمانشرقی و آرمان زحمتکشان و حزب کمونیستی در کار نبود که پرچمش را بالا برند!
.
?نفس به نفس شدن یونیون برلین و بایرن مونیخ در جدول بوندسلیگا یادآور خطه فوتبال خیز شرق دیوار برلین است که چند صباح آخر موجودیتش مزرعه محل زایش فوتبالیست نخبه بود که آخرینش تونی کروس همچنان می تازد، ولی کشاورزش آرزوی هماوردی با مزرعه غربی را مدتهاست به گور برده...