10 + 10 شخصیت تاثیرگذار تاریخ فوتبال

10-دیگو مارادونا

نماد مبارزه با سیاست در زمین فوتبال، مارادونا، احتمالا محبوب ترین ورزشکار تاریخ فوتبال است. مردم ارژانتین به مانند خدا او را می پرستند و حتی دینی به نام وی موجود است.

در طول دوران بازی‌اش، فوتبال هرگز چنین شخصیت با استعداد و قدرتمندی را ندیده بود که بتواند چنین احترامی را با موقعیتی تقریباً خداگونه به خود جلب کند.

9-ماتیاس سیندلار

فوتبال در دهه های 1920 و 30 با بازی امروزی تفاوت داشت به همین ترتیب، تاکتیک ها بسیار سفت و سخت بود، اما همه اینا با امدن ماتیاس زیندلار شروع به تغییر کردند. مهاجم اتریشی بهترین بازیکن نسل خود بود، با این حال به دلیل هیکل کوچکش به او لقب مرد کاغذی داده بودند.
سیندلار قوی نبود اما توانایی های فنی اش راه را برای نوع جدیدی از فوتبال باز کرد. اساساً نقش شماره 10 را اختراع و به عنوان یک مهاجم عقب‌نشین بازی کرد، موقعیتی که در بازی مدرن رایج است.

8-جیمی هوگان

شیوه بازی در اتریش، مجارستان، سوئیس و آلمان را تغییر داد و فلسفه ای از فوتبال پویا، روان و مبتنی بر مالکیت تهاجمی را ایجاد کرد.
هوگان به عنوان یکی از پیشگامان بزرگ فوتبال در اتریش، مجارستان، سوئیس و آلمان شناخته می شود. او نیروی تأثیرگذار پشت دو تیم بزرگ بود - اتریش در دهه 1930 و مجار ها در دهه 1950. این تیم ها یک شکل اولیه از توتال فوتبال را بازی می کردند که انقلاب میشل را الهام می بخشید.
جیمی استون ویلا رو هم از دسته دوم بازگرداند و سلتیک، برنتفورد و .... رو مربیگری کرده است اما ایده های او در قاره اروپا بسیار بیشتر مورد استقبال قرار گرفت و به دلیل کمک به مجارستان در شکستن نفس انگلیسی ها در ومبلی، در انگلیس به عنوان یک خائن شناخته شد (6-3)
مجارستان در سال 1953 در ومبلی انگلیس را 6–3 شکست داد و دوران جدیدی را آغاز کرد. پس از بازی، ساندور بارس، رئیس وقت فدراسیون فوتبال مجارستان، به مطبوعات گفت: «جیمی هوگان هر آنچه را که درباره فوتبال می‌دانیم به ما آموخت، نام او باید با حروف طلا نوشته شود.

7-پله

پادشاه فوتبال جهان و یکی از مهم ترین اشخاص تاریخ فوتبال،پله سیاه چهره ی دهه 1960، دهه استعمار زدایی در آفریقا و شورش اقلیت های رنگین پوست بود که با فریاد خواستار آزادی و حقوق بیشتر بودند.نماد رستگاری سیاه پوستان، شخصی که فوتبال را جهانی تر از قبل کرد. اسطوره فوتبال برزیل همواره در رشد و توسعه فوتبال چه در دوران طلایی بازیگری و چه در دوران بازنشستگی ادامه داده است. به طوری که برای دیدن بازی اون در سال 1967 یک جنگ داخلی مسلح در نیجریه را 2 روز را اعلام آتش بس می‌کنند تا بتوانند بازی دوستانه پله را در لاگوس مشاهده کنند. او یکی از موفق‌ترین و محبوب‌ترین چهره‌های ورزشی قرن بیستم بود. کمیته بین‌المللی المپیک در سال 1999 از او به عنوان ورزشکار قرن یاد کرد و نامش از سوی مجلهٔ تایم در فهرست 100 شخصیت برجسته قرن بیستم قرار گرفت. پله در سال 2000 از سوی فدراسیون بین‌المللی تاریخ و آمار فوتبال (IFFHS) به عنوان بازیکن برتر قرن انتخاب شد.

6-ارنست هاپل

 رینوس میشل اولین کسی نبود که عناصر تعیین کننده توتال فوتبال را پیاده کرد، میشل کسی بود که توتال فوتبال را به تکامل رساند و به بهترین شکل از آن استفاده کرد.،این افتخار نصیب رقیب داخلی او، ارنست هاپل می شود. تیم او، فاینورد، تنها تیمی بود که آژاکس در آن زمان نتوانست به طور مداوم آن را شکست دهد. ارنست هاپل تاثیر بسزایی در توتال فوتبال داشت و گفته می شود میشل بیشتر از او الهام گرفته است.

او که همیشه کمی تنها بود،  سیگار خود را به مجالس اجتماعی و مهمانی ها ترجیح می داد. جای تعجب نیست که ارنست هاپل اهل حرف زدن نبود. این احتمالاً یکی از دلایلی است که او کمتر از فردی مانند رینوس میشل یا یوهان کرایف شناخته شده است. 

5-گابریل هانوت

 در سال 1889 در شمال فرانسه به دنیا آمد. او برای تورکوینگ اف سی بازی کرد و خیلی زود به عنوان یک مدافع کناری برجسته شناخته شد. . او اولین بار برای تیم ملی فرانسه، مقابل سوئیس، در 18 سالگی بازی کرد. او می توانست بازی های ملی بیشتری داشته باشد، اما در جنگ جهانی اول، به شدت مجروح شد و مجبور شد از فوتبال خداحافظی کند
سپس وی روزنامه نگار شد. در اوایل دهه 1920 به شدت از فوتبال زنان در فرانسه حمایت کرد. اکثر مورخان موافق هستند که پایه گذاری لیگ 1 فرانسه در فرانسه در سال 1932 بیش از همه به خاطر هانوت بود. یکی دیگر از مهم ترین اقدامات او برای فوتبال فرانسه تست گرفتن از بازیکنان جوان و پیدایش استعداد هایی مانند ریموند کوپا بود
به عنوان یک روزنامه نگار، گابریل هانوت تأثیر زیادی بر فوتبال در اروپا داشت. هانوت ایده ساخت جام  باشگاه های اروپا را توسعه داد، مسابقاتی برای همه تیم‌های قهرمان در سراسر اروپا، که بعداً تبدیل به لیگ قهرمانان شد. او همچنین جوایز توپ طلا را اختراع کرد. 

4-هربرت چپمن

هربرت چپمن دوران بازی نسبتاً بی‌نظیری داشت، اما به‌عنوان سرمربی، فوتبل را تغییر داد. انقلاب تاکتیک در فوتبال. کسی که به نوعی برای اولین بار اهمیت نوع فوتبال بازی کردن را گوشزد کرد.او ترکیب و فورمیشن فوتبالی را ایجاد کرد که بهترین فورمیشن در طول نیم قرن تا زمان نابودی انگلیس به دست مجارستان در سال 1953 در نظر گرفته می شد. چپمن انقلابی در تاکتیک‌ها، روش های تمرینی ایجاد کرد، پیراهن‌های شماره‌دار را معرفی کرد و به ایجاد مسابقات اروپایی کمک کرد.

3:رینوس میشل

بزرگترین معجزه فوتبال فینال استانبول نیست، بزرگترین معجزه فوتبال تبدیل کردن کشوری که تا دهه 50 رختکنش استبل اسب بود به بهترین تیم دنیا در کمتر از 20 سال است. اگه چپمن گفت چطور فوتبال بازی کنید، میشل گفت اگر میخواهید ببرید اینطوری بازی کنید. میشل ابتدا در اژاکس بازیکنای زیادی را از جمله کرایف را کشف نمود و پرورش داد که حاصلش 3 قهرمانی متوالی در اروپا بود. سپس در جام جهانی 74 با توتال فوتبال، فوتبال را برای همیشه تغییر داد.لوبانفسکی و دیناموکیف، ساکی و میلان و در ادامه کرایف و پپ به صورت مستقیم از تفکر میشل بلند شدند.

۲: سانتیاگو برنابئو

قدرتمند ترین و مقتدرترین مدیر تاریخ فوتبال.به راحتی میشه گفت هیچ شخصیتی در تاریخ فوتبال نفوذی که برنابئو خارج از زمین داشت را نداشته است. تغییرات مدیریتی که به فوتبال حاکم کرد، ارتباطات محکمش با تقریبا 100 درصد دنیای فوتبال و تبدیل کردنش به یک صنعت.
بدون سانتیاگو برنابئو یسته، رئال مادرید وجود نداشت. نه آنطور که ما می دانیم.
 قبل از جنگ‌ها (جنگ جهانی دوم و جنگ داخلی اسپانیا)، مادریدی که او در آن بازی می‌کرد باشگاهی قابل احترام و یکی از بهترین‌های اسپانیا بود، اما در اواخر دهه 40 رئال مادرید او مرده بود.
با حمایت دولت از اتلتیکو مادرید (در آن زمان اتلتیکو آویاسیون)، هیچ حمایت مالی و زیرساختی وجود نداشت و آنچه او در دوران ریاست خود به دست آورد، چیزی شبیه به غیرممکن است.
او استادیومی را ساخت که اکنون نام او را به خود اختصاص داده است (در آن زمان، مطبوعات آن را "یک ورزشگاه بسیار بزرگ برای یک باشگاه کوچک" می نامیدند)، ساختار باشگاه را به طور کامل با تخصص فنی بازسازی کرد، به ایجاد جام باشگاه های اروپا (لیگ قهرمانان اروپا) کمک کرد و بازیکنانی آورد که یک باشگاه متوسط ​​​​به بزرگترین باشگاه در کل جهان و تاریخ تبدیل کردند.

1 :یوهان کرایف

تا حد زیادی تأثیرگذارترین مرد در فوتبال دوران «مدرن»، پیشگام بودن و مبتکر بودن در عصری که همه از دیگران آگاه اند بسیار دشوار است و دستاورد های کرایف را بیش از پیش چشمگیرتر می کنند. بهترین بازیکن قرن 20 اروپا و یکی از بهترین بازیکنان تمام دوران،علیرغم اینکه همچنان یک بازیکن بود، او و رینوس میشل ، «توتال فوتبال» را با هم در آژاکس و تیم ملی هلند به تکامل رساندند که اکنون به عنوان دو تیم هیجان‌ انگیز در تاریخ در نظر گرفته می شوند.
پس از بازنشستگی، کرایف این فلسفه رو در حرفه مربیگری خودش به کار برد. کرایف که قبلاً الهام بخش نسلی از فوتبالیست ها با ظرافت، مهارت و تکنیک خود در زمین بود، تأثیر فوقالعاده ای در آژاکس و بارسلونا داشت، جایی که تمرکز او بر رشد جوانان منجر به نسل های طلایی در هر دو باشگاه شد. موفقیت آژاکس در دهه 1990، بارسلونا در دو دهه اخیر و اسپانیا از 2008 تا 2012 رو می شود تا حد زیادی به کرایف نسبت داد.
از آن طرف، کرویف سفید و "مو بلند" چهره ی دهه 70 و الگوی نسل فوتبالی شد، به موسیقی پاپ و راک گوش می داد، عینک آفتابی بزرگ می زد، رنگ های روشن و نقوش گل می پوشید، پایه های اولیه رو گذاشت. مصرف گرایی، جهانی شدن و فناوری گسترده. الگو برای دهه های بعد.بی اعتنا به اسپانسر تیم ملی هلند در جام جهانی 1974 با اسپانسر دیگری قرارداد خودش را بست و پیراهن و کفش خودش را پوشید. او سردرمدار ورود بازیکنان فوتبال به دنیای اقتصاد به شمار می رفت.
برخلاف تفکری که در مورد او  وجود دارد، این فلسفه کرایف نیست که یه انقلاب رو به وجود اورده است( کرایف خودش مستقیما تاثیر گرفته از میشل بوده). از لحاظ ایدئولوژی کرایف شدیدا بی پرواتر و انقلابی تر از میشل بوده. یک خاطره جالبی از یکی از بازی های 1969 اژاکس وجود دارد که میشل بعد بازی تو تمرین همه را به صف میکند،«چرا تاکتیکای قبل بازی رو تغییر دادید؟» کرایف: « من گفتم، چون در اون صورت نمیبردیم.» شخصیت انقلابی شماره ی 14 این است. او به نوعی اولین بازیکن تاریخ است که در زمین، نقش مربی را ایفا میکرده. البته قبل کرایف هم دی استفانویی بوده است، ولی تفاوت این بود که تیم دی استفانو یه تیم تاکتیکی نبوده و وسواسی برای ارائه نحوه خاصی از فوتبال نبوده، ولی برای اژاکس و در ادامه هلند و بارسا و فاینورد مسئله تفاوت داشت. شخصیت انقلابی کرایف تو فوتبال و چیزی که برجسته اش میکند، مربی درون زمین، موفق در تمام نقاط زمین و شناخت وظیفه تک تک بازیکنای تیم است.