تحلیل عملکرد یوونتوس در رقابت های این فصل؛ خسته کننده، سرد و بی روح مثل تیم آلگری

یوونتوس در رقابت های این فصل، فراز و نشیب های زیادی داشته است و بسیاری از هواداران این تیم از نتایج و سبک بازی تیمشان ناراضی هستند. یوونتوس در مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا ناباورانه مقابل ویارئال مسابقه اش را واگذار کرد و وداع زودهنگامی با چمپیونزلیگ داشت و در سری آ هم شانس پایینی برای کسب عنوان قهرمانی دارد. در این مطلب نقدی بر عملکرد یوونتوس با هدایت آلگری در این فصل خواهیم داشت. نقدی که تند است و در جهت انتقاد از عملکرد آلگری در یوونتوس میباشد.مهمترین مشکل یوونتوس در حال حاضر، فقدان روح تیمی می باشد و بدین ترتیب بیشتر از مباحث فنی ریشه در مسائل روحی روانی و انگیزشی دارد. برای اثبات این حرف کافیست سریعا از هم پاشیده شدن این تیم به فاصله چند دقیقه در برابر ویارئال در رقابت های لیگ قهرمانان اروپا را به یاد بیاوریم و به این نکته پی ببریم که چیزی به نام روحیه تسلیم ناپذیری و جنگیدن تا آخرین لحظه در بازیکنان این تیم وجود ندارد. عدم جنگندگی کافی و نبود اتحاد، انسجام و همدلی علت اصلی ناکامی های یوونتوس است. تیم آلگری در کارهای ترکیبی و گروهی چه در بخش دفاعی و چه در بخش هجومی چندان حرفی برای گفتن ندارد و اکثر اوقات برای پیروز شدن دلخوش به خلاقیت بازیکنانی همچون ولاهوویچ و دیبالا میباشد. در فوتبال امروزی که مواردی مثل اتحاد تیمی نسبت به ستاره ها همواره تاثیر بیشتری در موفقیت های یک تیم دارند، صرفا متکی بودن به خلاقیت ستاره ها اشتباه است. آلگری نتوانسته مواردی مثل روحیه تیمی و اتحاد را به تیمش تزریق کند.
در باب مسائل تاکتیکی هم باید بگویم که اصولا این تیم هیچ تاکتیک و سبک بازی مشخصی ندارد. اوج تاکتیک این تیم بردن توپ به کناره ها و ارسال توپ برای مهاجمان سرزن تیم است. علاوه بر این یوونتوس بی روح، یکنواخت و خسته کننده بازی میکند و در باب نتیجه گیری هم امسال یکی از ضعیف ترین فصول خود در طی ۱۰ سال اخیر را سپری میکند؛ آن ها در رقابت های لیگ قهرمانان اروپا در همان دور یک هشتم مقابل ویارئال حذف شدند و در سری آ ایتالیا هم فعلا در رتبه چهارم جدول قرار دارند و نسبت به میلان، ناپولی و اینتر شانس کمتری برای قهرمانی دارند. یوونتوس آلگری در این فصل بیش از حد محتاطانه بازی میکند و دیگر شور بازی بزدلانه را درآورده است. این تیم نه در حملات قدرتمند است و نه در دفاع و سازماندهی و انسجام خوبی ندارد. در دوره اول حضور آلگری در یوونتوس این تیم دارای خط دفاعی قدرتمندی با حضور بارتزالی، بونوچی و کیه لینی بود و خط دفاعی قدرتمند از نقاط قوت این تیم بود. ولی در دوره دوم حضور این مربی در یووه و در این فصل، مواردی مثل بالارفتن سن بونوچی و کیلینی نسبت به آن دوران و حضور مدافع کندی مثل دلیخت در ترکیب این تیم باعث کند شدن خط دفاع این تیم و بهره بردن رقبا از این ضعف آن ها شده است. در بازی با فیورنتیا در نیمه نهایی جام حذفی ایتالیا مشاهده کردیم که بازیکنان فیورنتینا بارها با ارسال پاس های بلند و زمینی و فرارهای جاناتان آیکونه چطور خط دفاع یوونتوس را جا میگذاشتند. علاوه بر این، این تیم در کناره ها هم آسیب پذیر هست و مدافعانی مثل ساندرو، دنیلو و حتی کوادرادو متزلزل هستند. خب حالا که در بخش هجومی و ارائه بازی زیبا وضعیت یوونتوس مشخص است و امسال علاوه بر این مشکل، در دفاع هم یووه برعکس دوره اول حضور آلگری قدرتمند نیست دیگر به چه چیزی میتوان دلخوش بود؟؟
مشکل دیگری که میخواهم به آن اشاره کنم یک مشکل همیشگی است که یوونتوس در سال های اخیر همواره با آن مواجه بوده است. یکی دیگر از مشکلات اساسی یوونتوس در این فصل مثل فصول قبل، خط هافبک بدون بالانس، کم بازده و کم کیفیتش است که اشتباهات مدیریت یوونتوس در عدم خرید هافبک هایی با ویژگی هایی متفاوت نسبت به هم از دلایل این موضوع است. در حال حاضر هافبک های یوونتوس از جمله آرتور و مک کنی ویژگی های مشابهی دارند و همگی در بخشی از خصوصیات دفاعی صرفا توانمند هستند و نکته منفی تر اینکه هیچکدام هم هافبک کاملی نیستند. یوونتوس نه هافبکی مثل فابینیو را دارد که عقب زمین را بخوبی جمع کند، نه هافبکی مثل بروزوویج را دارد که تیم را از پرس حریف خارج کند و نه هافبکی مثل دیبروین را دارد که خلاق باشد و به بازی ریتم بدهد. چیزیکه مشخص است این است که یوونتوس به حداقل یک هافبک جدید و متفاوت نیاز دارد؛ هافبکی که خلاق باشد، بازیساز خوبی باشد و به بازی یوونتوس سرعت دهد. هر چقدر که یوونتوس بیشتر هافبک های متوسط با ویژگی های مشابه را بخرد بیشتر عقب گرد خواهد کرد. این تیم نیاز به خون تازه ای در ترکیب خود دارد.
با اینحال حتی اگر یوونتوس در آینده بازیکنان باکیفیتی را جذب کند، تضمینی برای موفقیت های این تیم در آینده وجود ندارد. تا زمانیکه مربیانی مثل الگری سبک بازی محتاطانه، فاقد انسجام و بی برنامه ای را ارائه دهند و چشم امیدشان صرفا به ضربات کاشته و یا اشتباهات فردی مدافعان حریف باشد، امیدی به رقم خوردن اتفاقات مثبت در یوونتوس وجود ندارد. عده ای میگویند که آلگری سبک بازی اقتصادی را در حال حاضر در یوونتوس پیاده میکند و این هم یک نوع فوتبال است ولی سوال من این است: این سبک بازی اقتصادی که میگویید تا بدینجا چه نتیجه ای جز تحقیر شدن مقابل ویارئال در لیگ قهرمانان و شانس اندک فتح اسکودتو در حضور رقبای قدری همچون آث میلان و ناپولی داشته است؟؟ و اینکه در سبک بازی اقتصادی تیم آلگری چه ویژگی مثبتی دقیقا وجود دارد؟؟ آیا تیم آلگری سازماندهی خوبی در دفاع و خط هافبک دارد؟؟ آیا ضدحمله های خوبی میزند و سرعت بالایی در ضدحمله هایش دارد؟؟ آیا یوونتوس تیمی جنگنده و دارای روحیه تسلیم ناپذیری است؟؟ مسلما در هیچ کدام یک از این موارد تیم آلگری حرفی برای گفتن ندارد. در مجموع یوونتوس مکس آلگری فاقد ویژگی هایی است که یک تیم بزرگ در فوتبال مدرن باید آن ها را داشته باشد.
جمع بندی: نتایج یوونتوس در این فصل چنگی به دل نمیزنند و این نتایج نچندان خوب وقتی بیشتر به چشم می آیند که مواردی مثل نظم، روح تیمی، اتحاد، یکپارچگی و شجاعت نیز در این تیم یافت نمیشود. حال باید دید در طی سال های آینده این تیم میتواند شرایط را برای خود مساعد و بهتر کند و یا نمیتواند. با اینحال چیزیکه مشخص است این است که تا زمانیکه در درجه اول چیزی به نام روح تیمی در این تیم شکل نگیرد و در درجه دوم برنامه و سبک بازی مشخصی در تیم وجود نداشته باشد، علاقمندان به فوتبال شاهد هیچ تغییری در شرایط این تیم نخواهند بود.