قصه فیل و طناب قصه خیلی از انسان ها هست?

کودکی از مسئول
سیرکی پرسید:
چرا فیل
به این بزرگی را با طنابی
به این کوچکی و ضعیفی
بسته اید؟
فیل می تواند
با یک حرکت
به راحتی خودش را
آزاد کند
و خیلی خطرناک است!
صاحب فیل گفت؛
این فیل چنین کاری را
نمی تواند بکند.
چون این فیل با
این طناب ضعیف
بسته نشده است.
آن با یک تصور
خیلی قوی در ذهنش
بسته شده است.
کودک پرسید
چطور چنین چیزی
امکان دارد؟
صاحب فیل گفت:
وقتی که این فیل
بچه بود
مدتی آن را با یک طناب
بسیار محکم بستم.
تلاش زیاد فیل
برای رهایی اش
هیچ اثری نداشت و
از آن موقع دیگر
تلاشی برای آزادی اش
نکرده است.
فیل به این باور
رسیده است
که نمی تواند
این کار را بکند!
شاید هر کدام
از ما با نوعی فکر
بسته شده ایم
که مانع حرکت ما
به سوی پیروزی است. باورهایتان را تغییر دهید
تا دنیایتان تغییر کند!
پائولو کوئیلو
وقتی فیل کوچک است، پایش را با طناب ضخیمی به تنه ی درختی می بندند . بچه فیل ، هر قدر هم که تقلا می کند ، نمی تواند خودش را آزاد کند . سرانجام حیوان می فهمد که طناب ، همیشه قوی تر از اوست و دست از تلاش بر می دارد .
وقتی فیل بزرگ می شود، همچنان تصور می کند که نمی تواند طناب را پاره کند. بنابراین فقط کافی است که مربی، پای او را با یک طناب ضعیف و کوچک به نهال یا تکه چوب کوچکی ببندد، زیرا فیل دیگر هیچ تلاشی برای آزادی نخواهد کرد.
سئوال : طناب هایی که ذهن و زندگیتان و... را با آن بسته اید، آیا میشناسید ؟
چند درصد تو ایران فقط بدی های ایرانو میبینن
چقدر نیمه پر زندگیمونو دیدیم و چقدر گره هاشو؟
چقدر افراد بودند تو اوج فقر به چه جایگاهی که نرسیدن