user content badge

هر چه در فهم تو آید آن بود مفهوم تو !

۳۳٬۴۴۲ بازدیدپنجشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۰ - 0۸:۰۴
۲ دیدگاه
هر چه در فهم تو آید آن بود مفهوم تو !
مولانای  جان ❤
مولانای جان ❤

ذره‌ای اندوه تو از هر دو عالم خوشتر است

هر که گوید نیست دانی کیست آن کس کافر است

 

کافری شادی است و آن شادی نه از اندوه تو

نی که کار او ز اندوه و ز شادی برتر است

 

آن کزو غافل بود دیوانه‌ای نامحرم است

وانکه زو فهمی کند دیوانه‌ای صورتگر است

 

کس سر مویی ندارد از مسما آگهی

اسم می‌گویند و چندان کاسم گویی دیگر است

 

هرچه در فهم تو آید آن بود مفهوم تو

کی بود مفهوم تو او کو از آن عالی‌تر است

 

ای عجب بحری است پنهان لیک چندان آشکار

کز نم او ذره ذره تا ابد موج‌آور است

 

صورتی کان در درون آینه از عکس توست

در درون آینه هر جا که گویی مضمر است

 

گر تو آن صورت در آئینه ببینی عمرها

زو نیابی ذره‌ای کان در محلی انور است

 

ای عجب با جملهٔ آهن به هم آن صورت است

گرچه بیرون است ازآن آهن بدان آهن در است

 

صورتی چون هست با چیزی و بی چیزی به هم

در صفت رهبر چنین گر جان پاکت رهبر است

 

ور مثالی دیگرت باید به حکم او نگر

صورتش خاک است و برتر سنگ و برتر زان زر است

 

تا که در دریای دل عطار کلی غرق شد

گوییا تیغ زبانش ابر باران گوهر است

 

❤ عطار نیشابوری ❤

 

? غزلیات عطار / گزیده اشعار ، غزل ۶۱ ?

دسته بندی
برچسب ها
مطالب مرتبط
مشاهده همه
موردی یافت نشد!
tarafdariتمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به طرفداری است. شما می توانید از سایت طرفداری در صورت پذیرش مرام‌نامه استفاده نمایید.
همراه با طرفداری
سرویس ها
تیم های داخلی
تیم های خارجی
رقابت ها
سایر