انیمیشن شاهکار شام اقلیت به نویسندگی مهدی دربانی وکارگردانی یونانی ناسوس واکالیس. همراه باتوضیحات کامل
"شام اقلیت " که امیدوارم ترجمه مناسبی برای نام این فیلم باشد ، فیلم انیمیشنی که درسال2019 توسط مهدی دربانی نوشته شد وهمان سال از مرحله بازخوانی متن درجشنواره فیلم رشدخودایران مردود اعلام شدوبه دلیل جوسیاسی کشور ایران که تاثیراین جودرسینماوهنرهای نمایشی کاملامشخص و ملموس میباشدو رسانه ملی رابه رسانه تبلیغات حکومتی تبدیل کرده نه تنها مانع ورود این نوع فیلم نامه ها به جشنواره های داخلی خود کشور میشود؛ حتی امکان ساخت هم در فضای خارج از جشنواره کاری بس دشواراست.لذا این فیلم نامه به قلم مهدی دربانی توسط کریم عظیمی به یکی از شبکه های تلویزیونی فارسی زبان در ترکیه جهت ساخت وتولید،توسط دوست وهمکارسابقش معرفی میشود.وموردتوجه مدیرهنری شبکه ناسوس واکالیس " Athanassios Vakalis" فیلمساز یونانی الاصل کارگردانی شداین فیلم کوتاه از جشنواره های مختلف چندین جایزه متنوع را ازنویسندگی تا کارگردانی ازآن خود کرده است و در وبسایت IMDb نمره 7.8/10 را داراست. چرا باید این فیلم را دید: این فیلم خوش ساخت بدون حرف اضافه و رک و بی پرده در مدت زمانی کوتاه مطلب را ارائه میکند . از ساختارهای حکومتی که قابل تغییر نیستند و تحت سلطه قرار دارند بحث میکند ولی در عین حال راهکاری نوید بخش برای رهایی ار این سیستم به بیننده در انتظار تقدیم نمی کند. واقع گرایی و نوع ساخت ژورنالیستی فیلم هم شما را با خود همراه میکند اما عدم تغییر در این سیستم نهایتا بیننده را دچار سرخوردگی میکند. گویی تنها کورسوی امیدی که برای رهایی از این سیستم مسموم است، همانند فانوس دریایی است که در بحران طوفان دریای متلاطم نظامهای سیاسی دنیا در حال خاموش شدن است. فیلم با همین دریای خروشان و طوفانی به سراغ بیننده میاید و اشکارا به بنایی که بر روی پرتگاه بلندی بنا شده که امواج در حال شستن و از بین بردن شالوده آن است اشاره میکند .بنایی که هیچ عقل سلیمی انرا در ان محل بنا نمی کند. بنایی که کنایه از یک یک نظام و ساختار سیاسی است که بر لبه پرتگاه احداث شده است. دورنمایی خوبی دارد ولی با چرخش زاویه دید دوربین ویرانی و خرابی ساکنین یکی از اطاقهای ان بنا کاملا مشهود میگردد. انتخاب نام هتل هم برای این بنا تعبییر جالبی است . معمولا هتل مکانی موقتی برای اسکان است که امکانات رفاهی در اختیار ساکنین خود قرار میدهد والبته ساکنین زیاد در قید و بند حفظ و نگهداری از وسایل و امکانات موجود در ان مجموعه نیستند ولی در عوض حس تملک بالایی نسبت به امکاناتی که در ان مجموعه برای انها ارائه میشود را دارند ودر صورت قصور ارائه ان امکانت نارضایتی خود را به هر نحوی ابراز میکنند. داخل این اطاق هتل شش خوک که نمادی از شش رکن کشور داری و یا وزارتخانه هایی که برای اداره این نظام سیاسی لازم هستند به چشم میخورد که با حرص و ولعی وصف ناپذیر در حال خوردن هستند. در دور میز گربه هایی مشغول گشت زنی و التماس به دور میز نشینهایی هستند که از سر گرسنگی به انها اهمیتی نمیدهند اما هر از گاهی مجبور میشوند پسماند خود را برای این گربه ها که نمادی از طبقه فرو دست جامعه هستند بریزند تا انها مزاحم خوردنشان نشوند. اما مدیر هتل که نقش گارسون را باز ی میکند در حقیقت برنامه ریز کلی این ماجرا ست کسی که شاید نمادی از کارتل ها و تراست های پشت پرده اداره هر نظامی هستند. او به کمک ماشین جادویی اش همه منابع موجود در اطاق (کشور) را تبدیل به غذایی لذیذ برای این وزرای حریص میکند و برای از بین بردن و تخریب تمامی این منابع و حتی ساختار کلی این اطاق هیچ ابایی ندارد و برای او کافی است تا افراد دور میز نشینش اعتراضی نداشته و کاری به کارش نداشته باشند. اما در زیر میز که با رومیزی بلندی کاملا پوشیده شده فساد سیستماتیک به مثابه افعی زنجیر مانندی تمامی این افراد را اسیر خود کرده و امکان بلند شدن از ان میز را به انها نمیدهد. و هر کسی را که سر از کارش دربیاورد نابود میکند. با کم شدن غذا وزرا برای سرگرم کردن گربه ها، مسولیت های خود را به دیگران واگذار میکنند تا شاید وقت بیشتری برای خوردن داشته باشند و به ترفند های جالبی دست میزنند تا سر گربه ها را با موقعیتها و اسباب بازی ها و موشهای کوکی گرم کنند و به کارهای خود برسند. اما بشقاب ها خالیست . دیگر غذایی باقی نمانده . همه چیز به فنا رفته و همه سردرگمند. و وحشیانه به لیسیدن اخرین ذرات چسبیده به ته بشقاب رو میاورند. گربه ها ی گرسنه دیگر طاقت گرسنگی مضاعف را ندارند و حق خود را مطالبه میکنند و در یک حرکت انقلابی با هم متحد شده و ببری قدرتمند میشوند که همه افرادی که تا ان زمان انها را برده خود کرده بودند را از هم بدرند و به نوعی خود مختار . حمله ببر به اولین وزیر که وزیر دادگستری هم هست از تعابیر جالب این انیمیشن است. اما ببر غافل از اینکه دستهای پشت پرده پس از قتل عام برای او خوابی تازه دیده به خوابی از سر خوشی و ارامش و سر مستی میرود و همین فرصتی به مدیر هتل میدهد تا او را غافلگیر کرده و بکشد. ببر میمیرد و خون روی چاقو با تن خود ببر پاک میشود انگار اینبار چاقو دسته خودش را بریده هست. مدیر هتل با برشی بی نقص ببر را سزارین میکند و از شکم ان توله گربه هایی را بیرون میاورد که اهلی و حرف شنو هستند و همه انها را داخل کلاه شعبده بازی جای میدهد و به سمت اطاق بعدی میرود.
هنگامی که چراغ اطاق بعدی روشن مشود به طور شگفت انگیزی خونهای روی تن مدیر پاک میشود و همه چیز شروع به تجدید و جذابیت میکند. بچه گربه ها یک به یک از درون کلاه شعبده بازی خارج میشوند و به داخل اطاق راهی میشوند و در عین هال باز جادوی سیستم به کار میافتد و در سایه ای که از انها برروی دیوار دیده میشود تبدیل به همان افراد مورد نیاز سیستم میشوند. به همانهایی که نهایتا سیستم را فلج و از کار خواهند انداخت.
و شاهکار فیلم در بیرون امدن کارد و چنگال از داخل صندوق رای است. تکنوکراتها، مذهبی ها، قضات، سیاستمداران و ... از داخل همین بچه گربه ها بیرون میایند و با رایی که از انها گرفته اند مشغول غارت و خوردن ان سیستم میشوند و صد البته از با هم بودن بسیار خرسند هستند. بر روی دیوار تابلو هایی از صنعت هوایی و ریلی،کشتی رانی و استخراج نفت و آویزه های تسلیحات نظامی است که همه قرار است در جهت حیف و میل این چند نفر از بین برود. این فیلم نشان میدهد که ساختار های سیاسی هر نظام سرپوشی برای از بین بردن منابع توسط عده قلیلی است. و عوض کردن این ساختار تحت هر شرایطی موضوع اصلی را برطرف نمیکند بلکه رنگ و طرح ان شبیه دکوراسیون و کاغذ دیواری های اطاق های هتل عوض می شود.