من و استقلال یه رابطه ی رویایی که تموم شده و داره به اخر خط میرسه, اگه طرفدار استقلال هستید و متن رو خوندید خوشحال میشم نظرتون رو بدونم??
نمیدونم حسم چیه بعضی وقتا یادم میره استقلال چجوری روزای خوب منو ساخت دلتنگم اما دلتنگ کی؟ نمیدونم شایدم دلتنگ چی..
شب بازیای استقلال رو تختم دراز میکشیدم و خودم رو جای پسر مو طلایی تصور میکردم که دارم با پیراهن استقلال میدرخشم یا موقعی که پیراهن شماره ی 8 لمپارد رو میپوشیدم ولی روی چمن سعی میکردم شبیه زیدان آسیا باشم دلتنگم..
یادش بخیر بچگیمون بازی استقلال پرسپولیس محله حیثیتی تر از دربیای واقعی اون زمان بود, حکم لشکرکشی هیتلر به لهستان رو داشت و من همیشه فرهاد مجیدی اون مسابقه میشدم
تو این 18 سالی که زندگی منو کرد فقط یه چیز بوده که همیشه همرام بوده حتی 4 سال دوری من و از خونوادم برام اسون کرده..
کلن ادمی نیستم که دورم شلوغ باشه کل کل و کری تو مدرسه خوابگاه محله جمع خونواده که اصلا..اصلا شاید برای همین همیشه نتیجه برا من مهم نبوده یعنی مهم بوده ولی دیدن بازی اونایی که دوسشون داشتم دیدن یه مربی روی نیمکت یه مربعی واقعی! شنیدن شعار هوادار اینا بیشتر منو جذب استقلال کرده
باورم نمیشه طرفدار شماره یک استقلال تو فینال جام حذفی سال 95 بازی با ذوب آهن دقیقه ی 119 کراش بچگیاش موقعیت از دست بده و اون مثل دیوونه ها خوشحالی کنه و سرش به سقف بخوره, اخه قبل مسابقه دعا کرده بود تیمش قهرمان نشه تا مربی بره, بهش گفته بودن یه مربی خوب خارجی میارن واسه تیم همونی که همیشه آرزوشو داشت..
مربی عوض شد کاپیتان حالا مربی ما شده بود. اون, نفت پدیده ی رویایی اون سالها رو ساخته بود, تیم یه پیش فصل عالی رو پشت سر گذاشت کاوه رضایی هایجک میشه از رقیب بختیار افشین وریا جانواریو حسین حسینی جذب میشن و از همه مهم تر پروپچیچ با تیم فسخ میکنه..
اما یه اتفاق عجیب میفته اعتراض هوادارا به مدیرعاملی معاون وزیر و یه اتفاق عجیب تر تجمع بزرگتر جلوی مجلس و درخواست استیضاح وزیر گودرزی!
مدیر عامل از تیم میره و دقیقا همون کسی که جلوی اعتراض هوادارا وایساد و اونا رو تهدید کرد مدیره تیم میشه!برادر ناتنی احسان علیخانی هوادار مشهور پرسپولیس!
وزیر یه بار دیگه مدیر تیم رو عوض میکنه اینبار رضا افتخاری!اولین مصاحبه اش رو هم حتما شما یادتون میاد:من باید به شما تبریک بگویم که یک نفر از جنس فوتبال آمده است و از این بابت باید خوشحال باشید!هدفم کسب ستارهٔ چهارم برای باشگاه استقلال است! ستاره ی چهارم!
تیم نتیجه نمیگیره شاید مربی اشتباه کرده شاید داور دقیقا یادم نیست ولی چند هفته بعد از شروع لیگ تو یکی از غم انگیزترین روزای تاریخ استقلال, پدر باشگاه رو ترک میکنه..
نیم فصل اول با یه بازی امیدوار کننده تموم میشه. مساوی با سپاهان! نیم فصل ستاره های جذب شده از تیم میرن بختیار و افشین!تیم اندو رو برمیگردونه و با جبارف قرارداد امضا میکنه و با شهباززاده توافق میکنن که برگرده اما صبح روز جمعه! مدیرای تیم متوجه میشن فیفا باشگاه رو از نقل و انتقالات محروم کرده ! رسوایی عجیب فدراسیون و ماجرای ترجمه اشتباه که به باشگاه فرستاده میشه!
اماده ترین روزبه ی چشمی مدرترین مدافع ایرانی که نیم فصل اول به دلیل مصدومیت از لیست خط خورده بود نمیتونه به تیم اضافه شه..
قبل از همه ی این اتفاقها سلطانی فر وزیر ورزش شده و گودرزی رفته...!
نیم فصل دوم و جوان گرایی صعود دراماتیک مقابل ژاوی شیرین ترین برد استقلال که منو روانی مربی کرده بود همون حسی که به شیرفرهاد با شب های برره و قهوه تلخ و مرد هزار و دو هزار چهره و درحاشیه داشتم حتی شدیدتر این همه خنده در مقابل یه بازی, شروع برد های پیاپی و بردن دربی اما اعتصاب بازیکنان در اعتراض به پرداخت نشدن مطالباتشان و شعار علیه هیت مدیره دادن بسته‌هایی شامپو، روغن و وسایل بهداشتی به بازیکنان در نهایت استقلال فقط قهرمان نیم فصل دوم میشه و فصل رو با نایب قهرمانی تموم میکنه..
اخرین بازی فصل, مسابقه ای از یک هشتم آسیا که قهرمان فصل بعد لیگ رو مشخص کرد کلی مصدوم و محروم و ترکیبی عجیب که شب کابوس واری رو رقم زد اندو جباروف شهباززاده چشمی امید ابراهیمی فرشید اسماعیلی نمیتونستن بازی کنند و امید نورافکن بهترین بازیکن بازی رفت به اردوی تیم ملی اضافه میشه اون موقع بازی های اسیایی بازیای ملی نبودن!فردای بازی من نتیجه ی بازی رو فراموش کردم چون خیلی خوب میدونستم مقصر کیه و کاری از دستم بر نمیومد...
فصل جدید بعد از شنیدن خبر برگشت مجتبی جباری تا یه هفته تو حال خودم نبودم واسه دیدن بازی استقلال لجطه شماری میکردم اما دوباره همون اتفاق هایی که از نیم فصل دوم فصل قبل شروع شده بود محرومیت عجیب نورافکن جسینی و قایدی در بازی اول و دوم و اولین گل زده واولین برد تو بازی سوم مقابل تراکتور یحیی گل محمدی!
بازی چهارم اشتباهات عجیب داوری و باخت! علی منصور میگه تیمی ساخته که میتونه تا سال 1402 تو آسیا آقایی کنه اون میگه تیمش امسال قهرمانه!
هفته ی پنجم بازی با پدیده ترکیب عجیب وقت کشی حرفه ای به سبک مهاجری و بازم باخت ! حرکت عجیب آقای علی منصور کنار خط که منو بهش بیشتر از قبل اومیدوار میکرد..(با همت هژبری دوست داشتنی و عشق دل و هم صنفی های گرامی اش لقب شومن گرفته بود)
بازی ششم سقوط ازاد اخراج!
اگه روز رفتن مجتبی جباری یا مصدومیت جانواریو تلخ ترین روزای زندگیم بودن شب بازی با پارس اتفاقی افتاد که من چشمام رو روی همه ی خوشی هام با استقلال ببندم و به خودم قول بدم دیگه بازیای استقلال رو نبینم! به همه ی اونایی که گفتن حمایت تا خود قیامت لعنت..
دقیقا شبیه گل لمپارد به چلسی که دیگه هیچ وقت حس من به هردوشون مثل سابق نشد..
و اما همه ی حرف من اینه چرا به خاطر مدیری که دیگه اسمی ازش نمیشنوین قید فرهاد مجیدی رو زدین حتی قبل از فینال؟ یاد خودم افتادم فینال 1395 14 سالم بود یه بچه بودم..
من که دلم لک میزنه برا روزای خوبمون با قلعه ولی شما بدونین محمود فکری جواد نکونام یا فرهاد مجیدی با هم هیچ فرقی نمیکنن هر کدوم سرمربی شد بخاطر بی شرفی بقیه این سه تا رو از استقلال نگیرید..
https://www.tarafdari.com/discuss/create/1751644/25072838
??
کسی چه میداند؟
من چندبار در خود شکستم؟
وقتی که نامت را غریبه ای صدا کرد..
بخشیدن تو مود من نیست و حالا طرفدار شماره ی یک استقلال از استقلال فقط خاطره باقی مونده تو ذهنش به خاطر غریبه ها(هوادارا)
اگه خوندید خب تشکر میکنم خسته نباشید حالا برید زیر پست ای اف سی از پرسپولیس حرف بزنید شاید حذفشون کنن و نشون بدید چه طرفداران باغیرتی و چه انسانهای شریفی هستید که تحمل دیدن خوشحالی خواهر برادرای پرسپولیسی خودشون رو ندارن.
راستی اینم بگم اولین بازی فصل پیش استرا تو کنفرانس یه مصاحبه ی عجیب داشت گلایه کرد از فدراسیون و باشگاه اونم تو اولین مسابقه!
داد میزد میگفت من تسلیم نمیشم چون هواداران استقلال بهترین هستن!
فردای اون مسابقه دوستم یه کلیپ فرستاد ازش منم که از خواب بیدار شدم به ولای علی حدود 20 بار همون لجظه کلیپ رو دیدم و فقط میخندیدم جوری که مامانم کل خونواده رو بیدار کرد ک من دیونه شدم و همه اومدن بالای سرم با چشمای پف کرده منم وقتی پتو رو برداشتم همچون مرغی تخم نهادم?
حالا نمیدونم به حرفای استراماچونی میخندیدم یا به اینکه اون مترجمه کنارش خایه کرده بود..
اون روز هم حال عجیبی بود
