معرفی کتاب:""""فوائد گیاهخواری""""؛اثر صادق هدایت.

معرفی کتاب فوائد گیاهخواری اثر صادق هدایت
قصاب ها تا بازوی خودشان را در روده و خون حیوان فرو می برند پس از آن پوست او را جدا می کنند و بعد آن لاشه های لرزان حیوانات را با سرهای بریده و شقیقه های کبود و شکم های پاره شده و جگرهای سرخ که اغلب داغ چوب و تازیانه ای که پیش از کشتن به حیوان زده اند روی گوشت او نمودار است در گاری به چنگک آویخته و یا روی اسب انداخته به دکان های قصابی می فرستند. آنها این لاشه ها را گرفته تکه تکه نموده دست ها و پیش بند خود را از نو خون آلود می نمایند و این تکه های گوشت کشته شده فروخته می شود. مردم شکم خودشان را پر از این گوشت مردار کرده در همه ی خانه ها هنگام خوراک بوی دل به هم زدن عضلات سرخ کرده و پخته شده که با هزار گونه آب وتاب رنگرزی پیرایش کرده اند بلند می شود - بچه، زن، مرد از این تکه ها می خورند و این ها همان مردمانی هستند که لاف تربیت و ظرافت اخلاق و پاکدامنی و پرهیزکاری و مهربانی می زنند: قاضی، ملا، آموزگار، شاعر، ادیب، نقاش، نویسنده و همه ی کسانی که گمان می کنند در زندگانی کمال مطلوب عالی تری از زرپرستی و شکم چرانی دارند هنگامی که می خواهند فکر بنمایند معده ی آنان از لاشه و خون لخته شده ی جانوران سنگین است. این حال بسیار ترسناک است نه از نظر زجر و شکنجه ی حیوانات بلکه به سبب آنکه بدون لزوم، انسان احساسات رحم و اتحاد با مخلوقات طبیعت را در خودش به زور خفه کرده است. این ها همان حیوانات بی آزار و دست آموزی می باشند که آدمیزاد شیر آنان را دوشیده پشم آنان را پوشیده و همبازی بچه های او بوده اند. به این هم قناعت نکرده می خواهد خون آنان را بنوشد. - مهربانی! چه لغت پوچ و اسم بی مسمائی است. هر گاه اندکی قلب حساس داشته باشند و به شکنجه ها و ناله های دردناک و همچنین نگاه های پر از عجز و لابه ی تمام حیواناتی که در کشتارگاه های عمومی و خصوصی سر می برند فکر بنمایند به کلی از خوردن گوشت جانوران بیزار خواهند شد.