❗در رابطه با شک و شبهات درباره محمد موسوی❗

سلام
دیشب خیلی از کابرای اینجا این سوالو داشتن که چه طور شد که محمد موسوی تبدیل به حضرت محمد موسوی (ره) شد؟
محمد، کاربری با ادب و خوش اخلاق و همینطور بسیار آدم منطقی بود که به همه ی تیم ها حتی تیم های رقیب هم احترام میگذاشت. هر وقت بهش خدای ناکرده فحش میدادن، با یک تشکر، اونا رو نابود میکرد و خودش از سایت میرفت و بعدا برمیگشت.
ایشون مشکل کمر درد داشت و می گفت از کمرم خون بالا میاد و میبرم پیش دکتر رضوانی تا عمل کنم و... ( البته شواهد گویاست که در اثر خودارضایی بیش از حد، کمرشان به فنا رفت:/) یه روز خبر میرسه که مامانبزرگش فوت کرد. خیلی براش دردناک بود چون هر چند سال یه بار مامان بزرگشو می دید. دیگه اون آدم سابق نشد کمرش روز به روز وضعش بدتر می شد که روز پسر داییش توی استای خود ممد، اعلام میکنه پسر عمه اش فوت کرد. چنان ترافیکی درست شد که سایت اصلا بالا نمیومد:))) بعضیا اینو برداشت میکردن که ایشون همه ی ما رو ایسگا کرده و رفته چون میخواسته مشهور بشه.
بله، محمد موسوی به آرزوش رسید؛ شهرتی که تبدیلش کرد به حضرت محمد موسوی (ره)، شاهکار بود کسی که یک عمر به خاطر ادب و منطقش تحسینش می کردن، همه رو با یک ایسگای خفن، انگشت به دهان گذاشت.
پ.ن : شعری گرانقدر از ایشان در عکس پست
پ.ن ۲ : اگر سوالی از ایشان و یا دیگر اساطیر طرفداری دارید، بنده در خدمتم