ماجرای مزرعه حیوانات سرزمین شیر و عسل ( بهشت و جهنم)... بخونید

حیوانات مزرعه همیشه باید کار میکردند. نه شیر ِ گاو ها به گوساله هایشان می رسید و نه تخم مرغ ها منجر به تولد یک جوجه!
همه ی دست رنج حیوانات متعلق به آقای جونز صاحب بی رحم مزرعه بود.غذای حیوانات مزرعه اندک و در حد بخور و نمیر بود. تا جان داشتند از ترس چوب و ترکه کار می کردند.وقتی حیوانی از کار افتاده می شد یا کشته می شد و یا در دوردست رها.
دراین مزرعه زاغی بود که رابطه خوبی با آقای جونز داشت.
او برای حیوانات مزرعه از دنیایی دیگر حرف می زد.
می گفت ما حیوانات وقتی بمیریم به سرزمین "شیر وعسل" می رویم. آنجا دیگر نیازی به کار کردن نیست.می گفت سرزمین شیر و عسل
آن بالاهاس، بالای ابرها!
حتی ادعا می کرد در یکی ازپروازهایش آنجا را به چشم خود دیده !
بسیاری از حیوانات مزرعه حرف اورا باور می کردند و سختی هارا تحمل میکردند...
قلعه حیوانات - جورج اورول
#book
@zeitgeistsociety