زبـــــــــــان "فـــــــــــارســـــــــــی"؛ از "ایـــجـــاز" و "اعـــجـــاز" تـــا "ضـــعـــف" و "تـــردیـــد"!

زبان فارسی زیبایی های بسیاری دارد. به راحتی می توان با آن بازی کرد و در اقیانوس "ایهام" و "ایجاز" و حتی گاهی "اعجاز" آن غرق شد. بی شک یکی از زیباترین زبان ها برای نظم و شعر، زبان فارسی است.
اما همین زبان – مثل هر زبان دیگر – گپ ها و نقاط ضعف دستوری و نوشتاری دارد که مخاطب این زبان را دچار مشکل و حتی تردید می کند. هر چند نخبگان زبان و ادب فارسی گهگاه از همین خلاها برای جذابیت بیشتر آثارشان استفاده کرده اند.
مثلا با سه حرف (م – ل – ک) می توان 4 واژه با 4 معنای متفاوت ساخت! و مخاطب این واژه ها تنها زمانی می تواند معنا و مفهوم اصلی این واژه ها را درک کند که اعراب گذاری شده باشند.
مَـلِـک: پادشاه
مُـلْـک: سرزمین
مَـلَـک: فرشته
مِـلْـک: دارایی
جناب مولانا در یکی از غزلیات مشهورش که بر وزن "مفتعلن مفتعلن" سروده شده از سه واژه پیاپی با سه معنای مختلف استفاده کرده..