فرصتی برای انتقام یا تحقیر؟

درست سی و دو سال از "رسوایی گیخون" می گذرد. روزی که آرزوهای هزاران جوان الجزایری را در روز روشن دزدیدند و آنها را با اردنگی از جام جهانی بیرون انداختند.
روباه های صحرا که به سختی توانسته بودند یکی از دو کشور صعود کننده آفریقایی به جام جهانی لقب بگیرند، می خواستند به تاریخ سازی خود ادامه دهند. آنها با تکیه بر امثال رباح ماجر و لخزر بلومی، در حالی وارد تورنمنت 1982 شدند که آرزوهای یک ملت را بر دوش خود احساس می کردند. همه چیز خوب شروع شد. ماجر و بلومی در همان بازی اول زهر خود را ریختند و آلمان غربی را با شکست غافلگیر کننده 2 بر 1 بدرقه کردند. در بازی دوم، الجزایر تسلیم اتریش قدرتمند شد تا همه چیز به بازی سوم کشیده شود. شاگردان رشید مخلوفی و مهدین خالف، کار خود را انجام دادند و با پیروزی 3 - 2 در برابر شیلی، همه چیز را به بازی حساس آلمان - اتریش موکول کردند.
جدا از مسئله حیاتی صعود، دیدار آلمان - اتریش می توانست حساسیت های دیگری هم داشته باشد. چهار سال قبل و در دومین دور گروهی جام جهانی 1978، اتریش از قبل حذف شده، به گونه ای در برابر آلمان بازی کرد که در نهایت ژرمن ها 3 بر2 شکست خوردند و از صعود به نیمه نهایی تورنمنت باز ماندند. در نتیجه هواداران دو تیم قبل از بازی جام 82، کری شدیدی با هم داشتند و همگان انتظار دیدن دیداری جذاب را در سر می پروراندند. امری که هرگز محقق نشد!
با به صدا در آمدن سوت آغاز بازی توسط باب ولنتاین اسکاتلندی، تکلیف همه چیز زودتر از حد تصور روشن شد. گل دقیقه 10 هروبش برای آلمانها، آغازی بر 80 دقیقه فاجعه بود. بازیکنان دو تیم به صورتی کاملا خودجوش، تلاشی برای رسیدن به دروازه یکدیگر نمی کردند و توجهی به صدای اعتراض 41000 تماشاگر حاضر در ورزشگاه نداشتند. کار تا حدی بالا گرفت که مفسر شبکه ARD آلمان از ادامه تفسیر بازی امتناع کرد و راجر سیگر، گزارشگر مشهور اتریشی از بییندگان خواست کانال را عوض کنند! فریادهای Fuera, Fuera در روند بازی تغییری ایجاد نکرد و به همین راحتی، میلیون ها الجزایری شب را با اشک و ناراحتی به صبح رساندند.
در اعتراضات پس از بازی، کار به جاهای باریک تری هم کشیده شد. هزاران هوادار خشمگین در اسپانیا و الجزایر دست به تظاهرات زدند و با نشان دادن پول به بازیکنان، آنها را به تبانی متهم کردند. حتی هواداران آلمان و اتریش هم به جمع معترضان پیوستند و یک هوادار آلمان، پرچم کشورش را آتش زد. هر چند فیفا مطابق انتظار از انجام تحقیق و تفحص در مورد این بازی امتناع کرد و مسئولان هر دو طرف، وجود هر گونه زد و بند را تکذیب کردند اما تقریبا اکثریت افرادی که این بازی را دیده اند، تبانی را محرض و از آن اتفاق به عنوان "رسوایی گیخون" یاد می کنند. الجزایر برای اولین بار به جام جهانی صعود کرده بود و کشوری کمتر شناخته شده در جهان فوتبال محسوب می شد. از این رو، مظلومیت این تیم هیچگاه از ذهن هواداران فوتبال پاک نخواهد شد.
حالا 32 سال و چهار روز از آن ماجرا می گذرد و الجزایری ها این بار با بازیکنانی و جوان و با انگیزه، دوباره به آلمان رسیده اند. آیا اسلام سلیمانی و صوفیان فغولی می توانند پدران خود را با حذف ژرمن ها خوشحال کنند یا آنها با شکستی سنگین، راهی خانه خواهند شد؟ آیا الجزایر در بهترین وضعیت خود توان مقابله با آلمان بزرگ را دارد؟