بدرالملکوک همسر احمدشاه قاجار آخرین ملکه قاجاری
تصویر سمت چپ احمد شاه قاجار آخرین پادشاه سلسله قاجاری و تصویر بالا همسر احمدشاه، بدرالملوک و تصویر پایین دختر احمدشاه با نام زیبای ایراندخت.
با درود
- {{{ ناشنیده‌ای از سرنوشت آخرین ملکهٔ قاجار }}}
طرفداری_ سحرگاه اول خرداد ۱۳۵۸ دربیمارستان الوند، "بدرالملوک والا" همسر احمدشاه قاجار درگذشت و تنها دختر او، که زمانی محمدرضا شاه پهلوی خواستگارش بود، جسد را به بهشت زهرا برده و دفن کرد.
- بدرالملوک، دختر شاهزاده ظهیرالسلطان، نوهٔ عباس میرزای شهیر بود. در ۱۲ سالگی که به مدرسه دخترانه تهران می رفت، چون طبق قانون قاجارها، همسر شاه بایستی از مادر نیز قاجار باشد! توسط مادر احمدشاه انتخاب شد و چون بینهایت زیبابود، مورد پسند شاه جوان واقع شده و به عقد احمدشاه ۱۷ ساله درآمد. حتی گفته می شد احمدشاه بقدری شیفته زیبایی‌اش بود و به او علاقه داشت، که اغلب او را به تالار آیینه کاخ گلستان می‌برد و به انعکاس عکس او در آینه‌ها می‌نگریست و می‌گفت:(در این‌جا من فقط یک بدری ندارم، بلکه هزاران بدری دارم.)
بالاخره از او صاحب دختری بنام "ایراندخت" شد. همان دختری که بعدها، عقل و هوش از ولیعهدِ رضاشاه برده بود اما شاه جدید (رضا شاه) مخالف ازدواج پسرش با دختر آخر پادشاه سلسله پیشین بود.
پس از تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی، بدرالملوک نیز بمانند سایر افراد این خانواده به پاریس رفت. اما پس از شهریور بیست و فوت احمدشاه، بمانند بسیاری از شاهزادگان درجه یک قاجار به ایران بازگشت و در میدان ۲۴ اسفند در طبقه سوم آپارتمانی، بطور بسیار ساده ای زندگی می کرد و از ریشخند روزگار اینکه پنجره‌های این آپارتمان بطرف میدان ۲۴ اسفند باز می‌گردید که مجسمهٔ رضاشاه بخوبی از آنجا دیده میشد. و خانم بدالملوک برای اینکه چشمش به آن مجسمه نیافتد، حتی در تابستان نیز پنجره ها را باز نمی کرد و پرده ها کنار نمی زد!!
او مدتی هم در هتل کارون در اتاقی پانسیون بود و یکشب چند دزد که قبلا او را شناسایی کرده بودند و می دانستند همسر احمدشاه است و حتما دارای جواهرات گرانبهایی‌ست، با تهدید وارد اتاق او شدند، و همه جا را گشتند ولی فقط یک ساعت با زنجیر طلا که به گردن می انداخت و تنها یادگاری احمدشاه بود، همراه یک رادیو ترانزیستوری را به سرقت بردند.
در نهایت شاهزاده بدرالملوک که چندسالی از ناحیه پا ناراحتی داشت و نمی توانست حرکت کند ودر منزل یکی از خواهرانش پرستاری میشد، بدلیل سکته مغزی به حالت اغماء رفته و سرانجام در اول خرداد ۱۳۵۸ بدرود حیات گفت اما پیش از مرگ توانست برای یکبار هم که شده، با آرامش خیال، آن پنجرهٔ آپارتمان را بگشاید!!
- بن مایه: پشت پرده های حرمسرا، استاد حسن آزاد
خرد و اندیشه نگهدارتان ????
