قیام یعقوب لیث صفاری جلوه غرور ایران و ایرانی
۱٬۵۵۰ بازدیدسهشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۷ - 0۸:۳۷
۵ دیدگاه
تو یک متجاوز به خاک ایران هستی، در جایگاهی نیستی که ملک ایرانی را به من ایرانی ببخشی. من یک رویگرزاده (مس گر) ایرانی هستم. غذای من سادست، نان و پیاز، ولی پاسخ من ب متجاوزی چون تو به خاک ایران، هرچند خود را خلیفه مسلمین جا بزند، شمشیر است.
.
با درود
دویست سال از آفند تازیان به ایران میگذشت. با اینکه خلفای عباسی در بغداد خلافت خود را مدیون ایرانیان میدانستند، با تکبر و غرور خاصی ایرانیان را موالی (بنده/برده) خوانده و از هیچ گونه ظلم و ستم غارت و تجاوز بر یکایک اقوام ایرانی کوتاهی نمیکردند.
در سیستان خشکسالی اتفاق افتاده بود ولی مامورین خلیفه بی رحمانه خراج و مالیات سنگینی را از دهقانان و بازرگانان درخواست کرده و بسوی بغداد میفرستادند تا صرف خوشگذرانی خلفای عباسی گردد.
.
در این میان جوانمردی رویگر زاده به نام رادمان پورماهک معروف به یعقوب لیث صفاری از سیستان برمیخیزد. او با گرداوری دلاوران سیستان و بسیج کردن دلاوران دیگر نقاط ایران زمین، به جنگ با خلیفه میپردازد و تمامی سیستان و خراسان تا فرارود و مازندران و گیلان و ری و اسپهان و کرمان و تا قسمتی از خوزستان را از تصرف متجاوزان تازی آزاد میکند. وی زمانی که در خوزستان درحال بیرون راندن خلفای عباسی بود در اثری بیماری تسلیم جبر روزگار شد و آرامگاه وی هم اکنون در دزفول میباشد.
وی در فرمانی تاریخی به تمام نقاط ایران زبان عربی را حذف و زبان پارسی دری را رایج میکند (در دفاتر دیوانی و حکومتی) تا بعدها ما بتوانیم شاهد ظهور عارفان و شاعران بسیاری در فرهنگ و ادب ایران همچون فردوسی، مولوی، نظامی، سعدی، حافظ و.... باشیم تا از رونق و گسترش زبان پارسی پاسداری کنن.
.
براستی اگر رادمان پورماهک (یعقوب لیث صفاری) چنین کار بزرگی برای زبان و ادب پارسی انجام نمیداد کشور ماهم مانند تمام کشورهای میان دورود (بین النهرین ) و شمال آفریقا تغییر ماهیت داده بود.
.
خلیفه عباسی که تجربه برافتادن خاندان بنی امیه بدست ایرانیان را داشت هراسان پیکی ب سوی رادمان میفرستد و میگوید تمامی نقاطی که در ایران تصرف کردید از آن تو باشد ولی مرا به خلافت مسلمین بپذیر.
در پاسخ او، رادمان نان و پیاز و شمشیری را در سینی میگذارد و در پاسخ به خلیفه چنین میفرماید:
<<
تو یک متجاوز به خاک ایران هستی، در جایگاهی نیستی که ملک ایرانی را به من ایرانی ببخشی. من یک رویگرزاده ایرانی هستم. غذای من سادست، نان و پیاز، ولی پاسخ من ب متجاوزی چون تو به خاک ایران، هرچند خود را خلیفه مسلمین جا بزند، شمشیر است.
>>
بن مایه: کتاب تاریخ ایران و سیستان
.
پاینده و جاوید نام ایران
در سایه سار اقوام ایران زمین این کهن دیار اهورایی
خرد و اندیشه نگهدارتان???
پیش از این خواندیم: سردار شیر زن ایران باستان بانو خرمدین
https://www.tarafdari.com/node/1077580
.
گیرم که من شکسته شوم سیستان بجاست
در سیستان ، تهمتـن کشور ستان بجاست
ایران به جاست تا که بلند آسمان بجاست
یعقوب اگـر نمـانـد نمـویم به ماتمش
پاینده بـاد رایـت ایـران و پرچمش